کتابفروشی دهخدا را نمیتوان تنها یک فروشگاه نامید با خصوصیات تیپیک یک مرکز خرید و فروش.
بلکه بیشتر به یک مامن می ماند که ذهن را در آرامش خاطری بی بدیل ،در خود جذب می کند تا دقایقی از غوغای بیرونش بکند و در وادی اندیشه های فرهیخته ی نویسندگان اعصار و سرزمین های دور و نزدیک غوطه ور کند .
وقتی از درکتابفروشی پلاک ۵ دهخدا وارد می شوی، نه خود را خریدار گذرای کالایی ارائه شده حس می کنی و نه حتی میهمانی نابلد …حس می کنی به گوشه ای دنج از خانه ی خود خودت پناه آورده ای تا کمی بیاسایی و توان تازه کنی ..
کتاب ها هم آنجا گویا خوشبخت و آرامند، انگار در پناه صاحب خانه ای امن اند که فهمیده می شوند …
آری صاحب خانه های کتابفروشی دهخدا ،کتاب ها را می فهمند ، با روح کلمات زندگی می کنند چرا که سی سال از عمر عزیزشان با کتاب های گویای خاموش همنفس شده اند ، از کتاب ها گفته اند ، از کتا ب ها شنیده اند،چه کسی می داند شاید گاهی حتی در خلوت خود با کتابها گریسته باشند ..
صاحب خانه های کتابفروشی دهخدا ، با اندرونی پراز حکمت اما زبانی کم سخن ،با هر کس ،گشاده رویند و صمیمی و مصداق سخن مولانایند که :
گفتا که بنشناسم من خویش زبیگانه
در گوشه ای از این شهر،در پلاک ۵ خیابان طالقانی، انگار یک هستی زیبا جریان دارد. به قول سهراب “واحه ای در لحظه” که در و دیوار هایش پر است از خاطرات تاریخ تبریز ،قدم های فرهیختگان ، تشنگان دانش ،کودکان تازه آشنا شده با الفبا ،جوانانی که به دنبال سوال های هستی شناسانه ی خویش نا آرامند و ….
کانونی گرم است که هم گپ زدن های دوستانه دور میز چای پهلویش اتفاق می افتد و هم گفتگوهای آکادمیک تخصصی …
آغوشی بی پیرایه گشوده است برای جویندگان حکمت که اگر ساکت باشی و گوش بخوابانی ،نفس های آرام کتاب ها را می شنوی که به تو می گویند :
ما در کتابفروشی دهخدا به غایت زنده ایم
به قلم: دکتر نرمینه معینیان