میمنت میرصادقی در ۲۳ شهریور ۱۳۱۶ در اصطهبانات فارس به دنیا آمد. پس از دریافت لیسانس ادبیات فارسی از دانشگاه تهران، سالهایی به آموزگاری و تدریس پرداخت و بعدها به کتابخانه دانشسرای عالی تهران منتقل شد. او در سال ۱۳۵۸ بازنشسته شد، اما ارتباطش با شعر و ادبیات هرگز گسسته نشد.
اشعار میرصادقی اغلب در قالب شعر نو نیمایی سروده شدهاند؛ با این حال، مجموعهای دلنشین از غزلهای عاشقانه نیز در میان آثارش دیده میشود. آنچه در سرودههایش برجسته است، حضور زنده و فعال طبیعت، و نگاه زنانهای است که گاه رنگی از اعتراض اجتماعی به خود میگیرد. در اشعار او، درک عمیقی از جهان زن، زندگی روزمره، امید و درد موج میزند؛ بیآنکه از دام سانتیمانتالیسم بیفتد یا در شعارزدگی غرق شود.
دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی درباره او مینویسد:
«اشعار میمنت نمونه معتدل شعر مترقی فارسی در عصر ماست که اگر شعر زنان ایران را در صدسال اخیر غربال کنیم، شعرهای وی از نمونههای ممتاز شعر زنان ایران در عصر حاضر است. تاریخ پای شعرها را که نظر کنیم، میبینیم استمرار خلّاقیت هنری در کار او چشمگیر است و در ایران و خارج ایران رابطهاش را با شعر همواره حفظ کرده است. گاه در یک ماه چندین شعر سروده است؛ شعرهایی متنوّع با فضاهای تازه و نگاه به زندگی و طبیعت، در چشماندازی زلال و مادرانه.»
از جمله مجموعههای شعر منتشرشده از میمنت میرصادقی میتوان به این آثار اشاره کرد:
-
بیداری جویباران (۱۳۴۷)
-
با آبها و آیینهها (۱۳۵۶)
-
جانهای آفتابی (۱۳۷۹)
-
نه یک ستاره، نه یک ماه
-
زیر خونسردترین برف جهان (۱۳۸۹)
-
پیش از خواب زمستانی
-
از شعر گفتن
-
فواره زیر باران – شامل هفت دفتر شعر (۱۴۰۱)
در کنار شعر، او در حوزه تحقیق ادبی نیز آثاری ارزنده دارد. از جمله کتابهای پژوهشی او میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
-
رمانهای معاصر فارسی: پیرنگ، شرح و تفسیر (نویسندگان نسل سوم)، نشر نیلوفر، ۱۳۸۶
-
از دیر تا هنوز: برگزیده شعر فارسی از قدیمترین دوران تا انقلاب، نشر اشاره، ۱۳۸۹
-
تا صبحدمان – برگزیده آثار شاعران معاصر
-
واژهنامه هنر شاعری – فرهنگ تفصیلی اصطلاحات فن شعر و سبکها، نشر مهناز، ۱۳۸۹
آثار میمنت میرصادقی به زبانهای دیگر نیز ترجمه شدهاند. از جمله، کتاب پیش از خواب زمستانی (با عنوان Prije zimskog sna) گزیدهای از اشعار اوست که به زبان کرواتی و با ترجمهی ابتهاج نوایی در سال ۱۴۰۲ توسط نشر فراکتورا در زاگرب منتشر شد.
میمنت میرصادقی را باید از آن دسته شاعرانی دانست که در هیاهوی جریانهای غالب، با صدایی مستقل و زبانی آرام، از زیباترین تجربههای زیسته زنان ایرانی گفتهاند؛ بیآنکه خواسته باشند تنها “شاعر زن” باشند. او شاعر بودن را انتخاب کرد؛ نه برای شهرت، بلکه برای زیستن با زبان، برای درک لحظهها، برای به تصویر کشیدن آنچه دیگران ندیدهاند یا ندیده گرفتهاند.
زادروز او فرصتی است برای بازخوانی اشعارش؛ برای بازنگری در شعر زنانهای که نه اسیر تکرار است، نه تقلید. شعر او همچون فوارهای در باران، سرشار از طراوت، حضور و زندگی است.