مسیر خودشناسی باید آهسته و پیوسته طی شود
علم روانشناسی یکی از علوم جوانی است که قدمت آن در تاریخ به ۲ قرن هم نمیرسد. علمی جوان و جدیدی که ناشناختههای بسیاری برای بشر دارد. اندیشمندان این حوزه میکوشند ضمن شناخت بیشتر ابعاد پیدا و پنهان ذهن انسان، افراد جامعه را نیز با این مباحث آشنا کرده و آنها را از ماحصل این آگاهی بهرهمند کنند. از همینرو روانشناسان و موسسههای روانشناسی از متدها و رویکردهای مختلف و متنوعی استفاده میکنند. موسسهی حقوقی و روانشناسی سیمرغ با همکاری عاصفه راشد، دانشجوی دکتری مشاوره و رواندرمانی، اقدام به برگزاری دورههای جدیدی در حوزهی خودشناسی و خودآگاهی کرده است. در مصاحبهای که با عاصفه راشد، درمانگر و تسهیلگر این دورهها داشتیم بیشتر با جزئیات و ماهیت کلاسها آشنا خواهیم شد.
خانم راشد لطفا مخاطبان صدای زنان را با ماهیت دورههای پیش رو آشنا کنید.
دورههای ما مبتنی بر آموزههای یونگ و روانشناسی تحلیلی است که قصد داریم به صورت جامع و کامل به آن بپردازیم. این رویکرد بیشتر بر مبنای خودشناسی و تمرکز بر خویشتن است و در آن به درمان تأکید نشده است. هدف تحلیل خویشتن و بررسی علل، عوامل و آثار واکنش های ما در برابر اتفاقات مختلف است. خودشناسی یک پروسهی طولانی مدت است. از کارگاههای یکی دو روزه نمیتوان نتیجه گرفت. افرادی که میخواهند عمیقاً روی خودشان کار کنند و آگاه شوند و با مبانی یونگ آشنا شوند باید بدانند مسیر طولانی در پیش دارند و باید قدم به قدم پیش بروند. دایره لغات یونگ ثقیل است. جهت استفاده مفید و بهرهمندی کافی از مباحث باید در ابتدا مبانی را یاد گرفت. ما در نظر داریم ابتدا مسیر خود را با آشنایی با کلیدواژهها شروع کرده و در ادامه آنها را بسط دهیم و سپس با مفهوم و کاربرد آنها آشنا میشویم.
چطور شد تصمیم به برگزاری این دوره گرفتید؟
اکثر مراجعین عموماً نسبت به روانشناسی یونگ آگاه هستند و در اتاق درمان از این مفاهیم استفاده میکنیم. متأسفانه برخی افراد اقدام به برگزاری دورههای چند روزه میکنند و ادعا دارند در عرض چند روز میتوانند شما را قادر سازند تمامی گذشته و زخمهای خود را برونریزی کرده و مشکلاتتان را حل کنید. در حالی که این روند اصلا صحیح نیست. فردی که در کودکی دچار تروما شده و مکانیزمهای دفاعی، آن اتفاق را سرکوب کرده و از حافظه فرد پاک کرده است با یادآوری یا بازخوانی آن خاطرات احتمال دارد ریترومایز اتفاق بیفتد و فرد همان تروما رو مجددا تجربه کند و مشکلات بیشتری برای او پیش بیاید. بنابراین نیاز به یک روند آهسته و پیوسته است تا افراد به آگاهی و آرامش برسند. البته باید به این نکته تأکید کنم که کلاسها هرگز جای رواندرمانی را نمیتواند بگیرد و اتاق درمان جایگاه خاص خود را دارد.
اطلاعاتی که افراد از فضای مجازی به دست میآورند تا چه حد میتواند مفید و یا مخرب باشد؟
موردی که در موضوعات روانشناسی شایع است این است که افراد همواره به دنبال ایرادات همدیگر هستند و رفتار همدیگر را تحلیل میکنند. این در حالی است که همیشه تأکید میکنیم ما با دیگران کاری نداریم. فقط و فقط روی خودمان تمرکز میکنیم و فقط میتوانیم نسبت به خودمان آگاه باشیم و نباید افراد دیگر را تحلیل کنیم.
به دنبال افزایش آگاهیهای نسبی در مورد مفاهیم روانشناسی و بایدها و نبایدهای تربیتی، شاهد بروز خشم در روابط والد و فرزندی و گسلش هستیم. در این مورد چه باید کرد؟
انسان از بدو تولد و در لحظهای که از رحم مادر خارج میشود دچار ترومایی تحت عنوان «ترومای تولد» میشود. بنابراین این یک امر غیرممکن است که تصور کنیم فردی در روند رشد و نموش دچار تروما نشود. چه بخواهیم چه نخواهیم در این دنیا آسیب خواهیم دید و دچار تروما می شویم. بله گاهی هم والدین توجه کافی نکردهاند و آگاهانه عمل نکردهاند. اما باید بدانیم که آنها هم دچار آسیبهایی بودند و در اثر ناآگاهی آسیبهایی را به ما منتقل کردهاند. یک اصل مهم وجود دارد که ما همیشه زندگی نزیسته والدینمان را با خودمان به دوش میکشیم. مگر اینکه درمان شویم. در هر حالت اگر یک فرد بخواهد از مشکلات خود رها شود، سرزنش والدین و دیگران هیچ نتیجهای نخواهد داشت. اگر بخواهیم از مشکلات رها شویم باید خودمان فکری به حال خودمان بکنیم. بهترین روش این است که برای خودمان وقت و هزینه صرف کنیم، برای خودمان ارزش قائل شویم. ما حاضریم برای دیگران هدیه بخریم، محبت کنیم اما این توجهها را از خودمان دریغ میکنیم
مشکلات جامعه اعم از فرهنگی و اقتصادی تا حد میتوانند مانعی برای پرداختن به موضوعات توسعهی فردی باشد؟
به نظر من مانع تأثیرگذاری نیست. ما باید تلاش کنیم و آگاهی را در شهرمان گسترش دهیم. واقعاً نیاز هست که مردم را به این مسیر سوق دهیم تا وارد مباحث خودشناسی شوند. شاید در ابتدای مسیر افراد کمی شرکت کنند اما یقیناً به مرور زمان افراد بیشتر رغبت پیدا میکنند که از این مباحث استفاده کنند. ما گروهدرمانی را نیز در خلال برنامههای موسسه و مراحل تکمیلی دورههای آموزشی قرار دادهایم. این متد در دانشگاهها توسط اساتید و دانشجویان انجام میشود اما در سطح شهر و در موسسات روانشناسی کمتر شاهد آن هستیم. تبریز نسبت به تهران شهر کوچکتری است، احتمال دارد افراد از این بابت نگران باشند که اگر در گروهدرمانی اسرار زندگی خود را بین چند نفر مطرح کنند، برایشان مشکل ساز شود. اما اگر به مرور فرهنگسازی و آموزش اتفاق بیفتد مطمئناً این مشکل نیز رفع میشود.
یکی از برنامههایی که مدیریت موسسه جهت انجام مسئولیت اجتماعی و همچنین فرهنگسازی گروهدرمانی در نظر دارد، این است که گروهدرمانیهای تخصصی برای جامعه هدف خاص برگزار کنیم و برای شروع با همکاری انجمن خیریه ام اس و خانم خیرخواه با گروه درمانی بیماران مبتلا به ام اس کار خواهیم کرد. افرادی که مسائل مشترک دارند و از طریق انجمن با هم آشنا هستند کنار هم جمع میشوند و با حضور یک درمانگر مشکلاتشان را بیان میکنند و برای رفع آنها تلاش میکنند.
قرار بر این است در دورههای خودشناسی به یوگا هم بپردازید. ورزش یوگا چگونه میتواند در خودشناسی موثر باشد و آیا این مربی این بخش هم خودتان هستید؟
بله من ۲۳ سال در یوگا سابقه کار دارم و خودم مربی دورههای یوگای مکمل درمان در گروهدرمانی خواهم بود. این نوع از یوگا، ورزشی نیست و صرفاً بر پایه تمرکز و مدیتیشن است. در درمانهای معاصر به رویکردهایی اشاره شده است که درمانهای موج سوم نام دارند. درمانهای درون کاوانه که در آن به ذن، تائو و یوگا اشاره میکند و تاکید میکنند که ما باید علاوه بر درمان و آگاهی، به فراآگاهی هم برسیم تا بتوانیم خودمان را بیشتر با جامعه تطبیق داده و به پذیرش برسیم. افراد با این یوگا میتوانند به سکوت درونی برسند. لحظاتی که دچار تنش هستند با انجام این یوگا تسلط بیشتری به خود، تصمیمات و آگاهی پیدا کنند. گاهی پیش میآید که بدون هیچ دلیلی بیرونی دچار استرس و تنش میشویم با این یوگا میتوان این مشکلات را حل کرد. بنابراین به عنوان درمانگر از این نوع یوگا به عنوان مکمل روان درمانی گروه درمانیهایی که در موسسه برگزار میکنیم استفاده خواهم کرد.
سئویل محدث