مراسم رونمایی و جشن امضای کتاب «آزیتا» اثر آزیتا مهرگان منفرد، با حضور پرشور علاقهمندان به ادبیات، فعالان حوزه روانشناسی و اهالی رسانه برگزار شد؛ اثری که نویدبخش صدای زنانی است که در پیچ و خم قضاوتهای جامعه به دنبال روشنایی میگردند.
مهرگان منفرد در توضیح انگیزههای عمیق خود برای نگارش این رمان گفت: «شاید بپرسید چرا نام کتاب را «آزیتا» گذاشتم. پاسخ اصلی را در عنوان فرعی کتاب مییابید؛ چشمانی که ندیدند، ولی قضاوت کردند. این اثر فریادی است از اعماق وجود یک زن علیه قضاوتهای سطحی و قالبی که گاه ناآگاهانه بر سرنوشت انسانها، به ویژه زنان، سنگینی میکند و مسیر زندگیشان را دستخوش تغییر میسازد.»
وی با اشاره به نگاه ژرف روانشناختی اثر افزود: «همانطور که یونگ میگوید، هیچ درختی سر از بهشت درنخواهد آورد مگر آنکه ریشههایش به عمق دوزخ رسیده باشند. این رمان، سفر پرفراز و نشیب یک شخصیت زن است برای لمس دوزخ درونی و رسیدن به روشنایی و خودباوری. نگارش این اثر برای من، خود یک دوره عمیق خودشناسی بود؛ فرصتی برای بازسازی آزیتای داستان و آزیتای نویسنده در مسیر رشد و تعالی.»
این نویسنده با احساسی عمیق درباره همزادپنداری خود با کاراکتر اصلی گفت: «آزیتا دختری معصوم و همنام من است. هنگام نوشتن بارها به نوجوانی خودم برگشتم و دردهایش را زیستم. همان شباهتهای فرهنگی، همان تعصبها، همان مشاجرههای خانوادگی، همان نگاه جنسیتی به دختران و همان محلات پایینشهر… گاهی احساس میکردم آزیتای داستان، خودِ من است؛ نماینده بسیاری از دختران و زنان این سرزمین.»
مهرگان منفرد بخش مهمی از پیام کتاب را متوجه والدین، به ویژه مادران و پدران، دانست و افزود: «معضل بسیاری از پدر و مادرها، شیوه نادرست انتقال تجربه به فرزندان، به خصوص دختران نوجوان، است؛ شیوهای که به جای همراه کردن نوجوان در مسیر صحیح، موجب مقاومت او میشود. پیش از انتقال تجربه، باید رفتار نوجوان را در زمینههای مختلف شناخت و او را درک کرد. تلاش کردهام در این رمان، تجربههای زیستی نسل نوجوان، به خصوص چالشهای دختران در جامعه را با جزئیات فراوان روایت کنم.»
او درباره روند شکلگیری این اثر ارزشمند توضیح داد: «این اولین کتاب چاپشده من است. ریشههای این رمان به جلسات روانشناسی توسعه فردی بازمیگردد؛ جایی که با دختری همنام خودم آشنا شدم. او دردهایی آشنا را بازگو کرد و همانجا به او قول دادم داستانش را بنویسم. از سال ۱۴۰۰ تا امسال، مشغول نگارش این آوای زنانه بودم.»
نویسنده درباره ساختار و محتوای کتاب گفت: «این کتاب بر پایه تجربه واقعی یک فرد است و رمان سرگرمکننده صرف نیست، بلکه آیینه دردهای پنهان و آشکار یک زن است. سه فصل دارد که جلد نخست آن منتشر شده است. رشته دانشگاهی من متفاوت است، اما محور اصلی داستان بر پایه رویکرد روانشناسانه و با تمرکز بر رشد و خودیابی زنانه بنا شده است.»
وی از علاقهمندی دیرینه خود به نویسندگی افزود: «از کودکی عاشق نوشتن و خواندن رمان بودم. همیشه شیفته شنیدن زندگی مردم و خیالپردازی درباره آنها بودم. برای دخترم کتابهای کودک نوشتم و دورههای مختلف نویسندگی را گذراندم. همچنان دوست دارم برای کودکان بنویسم، اما این بار، قصهای برای زنان روایت کردهام.»
مجموعه فصول زندگی «آزیتا» در سه جلد
مهرگان منفرد درباره ادامه مجموعه «آزیتا» نیز خبر داد: «فصل دوم با عنوان پرمغز «آشیانهام را خواهم ساخت» در دست نگارش است و به ورود شخصیت به فصل تازهای از زندگی، جایی که زنی قصد ساختن زندگی مستقل خود را دارد، میپردازد. فصل سوم نیز آخرین بخش این مجموعه و شامل ناگفتهها و ناگشودههای آزیتا خواهد بود؛ روایتهایی که عمق رنج و مقاومت او را به تصویر میکشند.»

