تئاتر تبریز بر ســکوی پرتاب یا لبـهی پرتـگاه
دلارام حبیبپیران سال ۱۳۷۵ در ارومیه متولد شد و مسیری که برای زندگی کاریاش انتخاب کرد او را به سمت دیگری از خطهی آذربایجان کشاند و زندگی تحصیلی و حرفهای و زندگی مشترکش او را در تبریز ماندگار کرد. حبیبپیران کارشناس بازیگری و کارگردانی از تبریز و کارشناس ارشد کارگردانی از تهران است. او بعد از چندین سال تجربهی بازیگری از سال ۹۸ به طور جدی وارد عرصهی کارگردانی شده از تجربههای درخشان اخیر او میتوان به «کالبدشکافی یک واقعهی معمول» و «ایران خانم» در کسوت کارگردان اشاره کرد. گفتگویی با این هنرمند جوان تئاتر ترتیب دادیم تا بیشتر با او و دغدغههای او آشنا شویم.
چطور به سوژهها دست پیدا میکنید؟ آیا نمایشنامهنویسی هم میکنید؟
برخی سوژهها مثل «کالبدشکافی یک واقعهی معمول» با الهام از واقعیت هستند. ایدهی اولیه معمولا با مشورت و گفت و گوهای چندین روزه با آقای شریعت نهایی میشود و زحمت نمایشنامهنویسی را ایشان میکشند. یک فضا، ایده، یا کاراکتر را پیدا میکنم بعد با ایشان صحبت میکنم. قلم آقای شریعت بسیار جذاب است، ذائقهی مخاطب را میشناسند و چیزهایی به داستان اضافه میکنند که مخاطب تبریزی به شدت با آن ارتباط برقرار میکند. تبدیل ایده به یک نمایشنامه و اجرای روی صحنه، معمولاً یک پروسهی یک ساله است.
چطور شد که وارد عرصه هنر بازیگری و کارگردانی شدید؟
عموی من در ارومیه کارگردان است و مجموعه سریالهای باجناقلار را ساخته است و به همین واسطه از بچگی با این فضا آشنا شدهام. به خاطر دارم ۶ ساله بودم که عمویم مشغول ساخت سری اول مجموعهی باجناقلار بود. شب با پدر و مادرم به صحنه فیلمبرداری رفتیم. یکی از پرجمعیتترین صحنهها بود و من مجذوب آن فضا شدم. پدیدهی هیجانانگیزی برایم بود، چیزی مثل شهربازی. نوبت بعدی که به پشت صحنه رفتم ۹ سالم بود و فیلمبرداری سری دوم باجناقلار بود. همان روز تصمیم خودم را گرفتم که من هم میخواهم کارگردان شوم. هر کس از من میپرسید میخواهی چه کاره شوی؟ میگفتم کارگردان. به هنرستان رفتم و تا امروز این رشته را عاشقانه ادامه دادهام. علیرغم تمامی مشکلات اگر به گذشته برگردم باز هم همین رشته را انتخاب میکنم.
منتظر نمایش جدیدی از شما باشیم؟
واقعیت ماجرا این است که آخرین باری که برای مجوز نمایش ایران خانم اقدام کردم، تصمیم گرفتم دیگر تئاتر کار نکنم و عطای آن را به لقایش ببخشم.
پس اجازه بدهید بیشتر وارد این مبحث شویم. هنرمندان تئاتر تبریز با چه مشکلات و چالشهایی مواجه هستند؟
پروسهی اخذ مجوز نسبت به گذشته چندین برابر مشکلتر شده است. به جای اینکه شرایط معیشتی هنرمندان بعد از کرونا مد نظر قرار گرفته شود و حمایت شوند، سختگیریها و کارشکنیها بیشتر شده است. هنرمندان انتظار حمایت مالی ندارند، میخواهند حداقل بتوانند کار بکنند. همکارانی داریم که مدام متونشان از بازخوانی و بازبینی رد میشوند. در حالی که این متون قبلاً اجرا یا چاپ شدهاند و در سالهای قبل مجوز گرفتهاند. مسئلهی دیگر اماکن است. علیرغم سایر شهرهای کشور، در تبریز باید برای اخذ مجوز تئاتر، به اماکن مراجعه کنیم و دوندگیهای زیاد و گاه رفتارهای غیرمحترمانه با هنرمندان، مانعی بر سر راه کار ما میشود.
شرایط کار اگر بهتر شود من دوست دارم اینجا کار کنم. من عاشق مخاطب تبریز هستم. در این شهر تئاتر یاد گرفتم و اینجا تجربه کردهام. اینجا میتوانیم حرف همدیگر را درک کنیم. همگی از یک ریشه هستیم. اگر شرایط بهتر شود، ایدهها و داستانهای مختلفی در ذهنم دارم که خیلی دوست دارم کار کنم. همکارانی داریم که در این شرایط سخت کار میکنند اما با سیلی صورتشان را سرخ نگه میدارند و شاید اینها هم یک جایی خسته بشوند.
کار هنری از لحاظ مالی هیچ توجیه اقتصادی ندارد. برای اجرای یک کار با کیفیت، نیاز طی پروسههای طولانی یک تا دو سال است که درآمد حاصل از آن هر قدر هم باشد اصلا کفاف هزینههای زندگی افراد را نمیدهد. از طرفی مخاطب هم به خاطر هزینه نمیتواند هر ماه تئاتر را در سبد خانوار خود قرار دهد. این وضعیت نیازمند بازنگری و مدیریت است که هم هنرمند بتواند کار با کیفیت تولید کند و هم مخاطب خوراک فرهنگی مناسب را با قیمت معقول ببیند.
جایگاه تئاتر تبریز را چگونه ارزیابی میکنید؟
تبریز پتانسیل بسیار بالایی دارد نمیتوان منکر این قضیه شد. هنرمندان باسواد بسیاری در تبریز داریم. نسبت به شهرهای دیگر اجراهای خوب زیاد داریم. اگر در مقام رقابت و مقایسه بخواهیم در نظر بگیریم تهران، مشهد، اصفهان و تبریز از لحاظ تئاتر حرفی برای گفتن دارند. وجود دو دانشگاه در تبریز بازیگر و کارگردان پرورش میدهند فضای آکادمیک بسیار غنی و خوبی ساخته است. این اتفاق سالها جریان داشته است. و الان شاهد نتیجه آن هستیم.
الان بیشتر هنرمندانی که در تبریز روی صحنه میروند تحصیلکرده تئاتر هستند. میتوانم بگویم سطح هنرمندان تبریز واقعا بالاست. در سایر شهرها این همه مخاطب تئاتر نیست. اینها برمیگردد به سابقهی تبریز. در تبریز از صد سال پیش سالن تئاتر و اجرای تئاتر بوده. مستندات و پوسترها این قدمت صد ساله را نشان میدهد اما قبل از آن هم در تبریز تئاتر بوده و به شدت ریشه دارد. این باعث شده تئاتر تبریز در مرحلهای قرار بگیرد که پتانسیل بالایی برای شکوفایی داشته باشد. اگر شرایط مهیا باشد میتواند در سطح ایران رقابت جدی داشته باشد . دانشگاههای ما سالهاست خروجی دارند و نیروی جوان آماده داریم. در یک دوره و فرصت طلایی هستیم. امیدوارم مسئولین پیش از آنکه دیر شود، برای تئاتر تبریز دست به کار بشوند.
سئویل محدث