تحقیقات جامعهشناسی نشان میدهد که استقبال بخشی از جوانان ایرانی از جشنهایی نظیر هالووین، با گذار جامعه از سنت به مدرنیته ارتباط نزدیکی دارد. در این فرآیند، فرهنگ غرب برای گروهی از جوانان بهعنوان نمادی از «پیشرفت» و «مدرن بودن» تلقی میشود و استفاده گسترده از فناوریها و شبکههای اجتماعی غربی نیز این گرایش را تقویت کرده است.
بر اساس پژوهش میدانی دانشجویان دانشگاه تهران بسیاری از جوانان از شناخت دقیق نسبت به هویت فرهنگی خود برخوردار نیستند. به همین دلیل، گرایش به آیینها و نمادهای بیگانه گاه تلاشی ناخودآگاه برای پر کردن «خلأ هویتی» است. به عبارت دیگر، بحران هویت و تجربه زیستهی نسلی جوان، بستری برای پذیرش و بازنمایی فرهنگهای غیرایرانی فراهم کرده است.
امانالله قرائیمقدم، جامعهشناس، در تحلیل این پدیده معتقد است که گرایش به مراسمی چون کریسمس، هالووین و ولنتاین، بیش از آنکه نشانه ازخودبیگانگی فرهنگی باشد، پاسخی به نیاز جوانان برای تفریح و تخلیه انرژی است. او این امر را با «کمبود شادی و فرصتهای سالم برای سرگرمی» در جامعه مرتبط میداند.
در مقابل، محمد رحیمی، جامعهشناس و استاد دانشگاه، دیدگاهی متفاوت دارد. او ریشه این گرایش را نه در کمبود شادی، بلکه در ضعف سرمایه فرهنگی و بیتوجهی به حافظه تاریخی جامعه میداند. به باور او، کسانی که به این جشنها روی میآورند، معمولاً از فرهنگ و هویت ملی خود آگاهی کافی ندارند و در نتیجه، «هویت از دسترفته» را در فرهنگ بیگانه جستوجو میکنند. از این منظر، تمایل به جشنهای غربی بیش از آنکه نیازی برای تفریح باشد، بازتابی از بحران هویت جمعی است.
لیلا ماهر، روانشناس، نیز تأکید میکند که تقویت شناخت جوانان از هویت ایرانی و احیای جشنهای ملی و محلی میتواند نقش مهمی در کاهش این بحران ایفا کند. به گفته او، غفلت نهادهای فرهنگی از معرفی جذاب و رسانهای آیینهای بومی، موجب گسترش ازخودبیگانگی فرهنگی شده است. در مقابل، اگر جشنهای ملی با خلاقیت، جذابیت و روایت مناسب رسانهای برگزار شوند، میتوانند علاوه بر احیای احساس تعلق فرهنگی، عاملی مؤثر در مقابله با نفوذ فرهنگی بیگانه باشند.

