دفنوازان سماع؛ نامی آشنا برای موسیقی تبریز
دفنوازان سماع نامی آشنا برای دوستداران موسیقی شهر تبریز است و سالهاست حضور موثر و درخشانی در جهت آموزش و ترویج موسیقی اصیل ایرانی و به طور خاص دف داشته است. در روزهای گذشته شاهد جدیدترین کنسرت این گروه موسم به «نیایش» بودیم که به واقع روح را مملو از حس ناب خلوص و نیایش میکرد و موسیقی اصیل و شورانگیز در کنار اشعار عرفانی غنی از بزرگانی چون فردوسی، نوربخش، مولانا و وحدت کرمانشاهی و قطعات فولکلور آذربایجان تجربهی لذتبخشی برای مخاطب رقم میزد. به همین بهانه به خانه دف رفتم تا با استاد تارپود، سرپرست گروه گفتگویی داشته باشم.
نباید زبان از هنر چیرهتر
در ابتدا میزان رضایت شخصی آقای تارپود را از کیفیت اجرا پرسیدم و این پاسخ را دریافت کردم: «یک موزیسین هرگز رضایت کامل نخواهد داشت. یک اصل هست که میگوید همیشه بهترین کار یک هنرمند کار بعدیاش است. این اجرا نیز از کارهای سخت ما بود اما خوشبختانه باید بگویم در مجموع اجرا طبق برنامهریزی انجام شد و تمام اعضای گروه کارشان را به نحو احسن انجام دادند. قطعات چنان تنظیم و اجرا شد که برای مخاطب مجالی برای فراغت یا پرداختن به کاری غیر از تماشای اجرا نبود.»
جای این اجراها در شهر خالی است
در خیل کنسرتهایی که در طول سال اجرا میشود چنین اجرهایی کمتر به چشم میخورد و وقتی دلیل آن را جویا شدم به مشکل همیشگی ضعف حمایت رسیدیم: «تأمین هزینههای این اجراها حقیقاً دشوار است و حتی با وجود اسپانسر هرگز پیش نیامده که ما از اجرایی سود مالی ببریم. همواره هزینهها بیشتر از درآمد حاصل از فروش است. ما انتظار داریم از ما که برای موسیقی و فرهنگ اصیل تلاش میکنیم حمایت بیشتری صورت گیرد و برای تمرین و اجرا سالن در اختیارمان بگذارند، صدابردار و فیلمبردار حرفهای به ما بدهند و یا حداقل تخفیفی در ارائه این امکانات لحاظ کنند. بعد از کنسرت نیایش افرادی که پیشتر علاقهای نسبت به این سبک موسیقی نداشتند به ما مراجعه کردند و نسبت به آموزش علاقه نشان دادند. این نشان میدهد که در جامعه ما نسبت به موسیقیهای اصیل کم کاری شده و مردم در صورت مواجهه با کارهای قوی و حرفهای از آن استقبال میکنند.»
صد شکر که از آلایش کثرت برهیدیم
یکی از نقاط قوت اجرا هماهنگی کامل نوازندگان بود. جالب اینکه در موسیقی ایرانی رهبر گروه در مقابل و جدا از گروه نیست و کسی که مسئولیت رهبری و هدایت گروه را دارد در کنار سایر نوازندگان و دوشادوش آنها مسیر را پیش میبرد و شاید بتوان ریشه آن را در تفاوت بین تفکر شرق و غرب دانست
گل همین پنج روز و شش باشد
در گوشهای از صحنه، کوزهای به چشم میخورد که به هزینه جایگزین هدیه گل به گروه و آقای تارپود اختصاص گرفته بود… «هر سال قبل از اجرا اعلام میکنم که عزیزان برای من گل نخرند تا در عوض هزینهی آن را صرف امور خیریه کنیم. گل با وجود زیبایی چشمنوازی که دارد، عمرش کوتاه است و بعد از چند روز دور ریخته میشود و این امر برای من ناراحت کننده است. اما میشود با هزینهی یک دسته گل، هزینهی داروی یک کودک بیمار را تأمین کرد و به سلامتی او کمک کرد. امیدوارم در کنسرتها و مراسم دیگر نیز چنین رسمی جا بیفتد تا شاهد آثار پایدارتری در جامعه باشیم.
جهان خلاقیت بیانتهاست
از استاد در مورد خلاقیت پرسیدم و اینکه با توجه به اینکه خلاقیت و بداعت و قدمهای نو رکن اصلی اجراهایش است آیا تا به حال نگران شده که مبادا ایدهی جدیدی به سراغش نیاید؟ «نه هرگز. واقعیت این است که همواره از بین انبوه ایدهها، مجال و فرصت اجرای تعداد محدودی فراهم میشود که مابقی در انتظارند تا در فرصتهای بعدی به مرحله اجرا برسند.»
همواره به تجربه دیدهایم که جامعه بعد از قرار گرفتن در معرض موفقیتهای ملیِ ورزشی و هنری و … چه استقبال ویژهای از آن فعالیت میکنند. به قول باباطاهر عریان که میگوید «هرچه دیده بیند، دل کند یاد» چه بهتر که برای رهایی از ابتذال و حتی رخوت و انفعال جامعه چنین فعالیتهای اصیل و ارزشندی در مقابل دیدگان همگان باشد تا شاهد تاثیرات ثانویه آن باشیم.
در پایان باید به این نکته اشاره شود که کنسرت نیایش، به دعوت رئیس انجمن موسیقی در تاریخ ۱۹ مهر در سالن عبدالقادر مراغهای برگزار خواهد شد که امیدواریم این اجرا نیز با استقبال شایسته همراه باشد. گروه موسیقی دف نوازان سماع اجراهای دیگری نیز در تبریز و سایر شهرها در برنامه خود دارد که اطلاعات مربوط به آنها در زمان متقضی از طریق رسانهها منتشر خواهد شد.
سئویل محدث