«دستی به اتحــاد برآرید و عـدل و داد / با دست اتحـــاد تــوان دادِ عـــدل داد
ایران به معنــویت جاوید زنــده بـود / این زنده مرده است که آن مرده زنـده باد»
این دو بیت از شهریار، به روشنی بر اهمیت اتحاد و عدالت تأکید دارند و نگاهی عمیق به هویت ایران و جایگاه آن در تاریخ ارائه میدهند.
بیت اول: پیوند اتحاد و عدالت
دستی به اتحــاد برآرید و عـدل و داد/ با دست اتحـــاد تــوان دادِ عـــدل داد
در این بیت، شهریار با لحنی آمرانه و فوری، مخاطب را به «اتحاد» فرا میخواند. او اتحاد را نه تنها یک هدف، بلکه ابزاری اساسی برای تحقق “عدل و داد” معرفی میکند. این مفهوم که «با دست اتحاد توان داد عدل داد»، بیانگر آن است که برقراری عدالت و احقاق حق، تنها در سایه همبستگی و یکپارچگی جامعه میسر است. از دیدگاه شهریار، اتحاد ملی فراتر از یک مفهوم سیاسی، بستری برای شکوفایی ارزشهای اخلاقی و اجتماعی چون عدالت محسوب میشود و پیوند ناگسستنی میان وحدت جامعه و عدالت را به تصویر میکشد.
بیت دوم: معنویت، حیات ایران
ایران به معنــویت جاوید زنــده بـود
این زنده مرده است که آن مرده زنـده باد
این بیت، لایههای عمیقتری از معنا را آشکار میسازد و به هویت تاریخی و فرهنگی ایران اشاره دارد. شهریار، «معنویت جاوید» را ستون فقرات حیات و بقای ایران میداند؛ معنویتی که شامل ارزشهای اخلاقی، دینی، فرهنگی و هویتی است و ایران را در طول تاریخ زنده نگه داشته است.
اما در ادامه، با یک بازی کلامی هوشمندانه، میگوید: “این زنده مرده است که آن مرده زنده باد”. این عبارت میتواند تفاسیر گوناگونی داشته باشد:
مرگ ظاهری و حیات باطنی: اشاره به دورههایی که ایران از نظر ظاهری دچار ضعف بوده، اما روح معنوی و فرهنگی آن همچنان پویا باقی مانده است.
انتقاد از وضعیت موجود: شهریار ممکن است به جامعهای اشاره کند که ظاهراً «زنده» است، اما از روح معنویت تهی شده و در واقع «مرده» است. در مقابل، او آرزوی احیای «آن مرده» (یعنی معنویت و ارزشهای اصیل گذشته) را دارد.
اهمیت بخشیدن به ریشهها: تأکیدی بر این نکته که ریشهها و بنیادهای معنوی یک ملت، حتی اگر در دورهای به ظاهر فراموش شوند، از هر چیز دیگری حیاتیترند و باید به آنها بازگشت.
اتحاد ملی، عدالت و معنویت در اندیشه شهریار
با ترکیب این دو بیت، میتوان دریافت که شهریار، اتحاد ملی و وحدت را نه فقط یک ضرورت سیاسی، بلکه بنیانی اخلاقی و هویتی برای ایران میداند. او بر این باور است که:
اتحاد، پیششرط عدالت است: بدون همبستگی، دستیابی به عدالت اجتماعی میسر نیست.
معنویت، ستون فقرات هویت ملی است: بقای حقیقی ایران در گرو حفظ و احیای ارزشهای معنوی و فرهنگی آن است.
بازگشت به خویشتن: برای بقای واقعی، ملت باید به ریشهها و معنویت اصیل خود بازگردد، حتی اگر جامعه در ظاهر پویا به نظر برسد.
شهریار با زبانی شیوا و عمیق، یادآور میشود که اتحاد، ریشه در عمل، اندیشه و روح یک ملت دارد و این روح معنوی است که ضامن بقا و اعتلای ملت خواهد بود. او با این اشعار، چراغ راهی برای حفظ همبستگی و عدالت در جامعه ایران روشن میکند.
مریم شکوهی

 
								 
													