طلاق و تنهایی بی‌پناه؛ زنانی که ناپدید می‌شوند

پشت در‌های بسته همان‌هایی که نگهبانان آرامشش بوده‌اند، حال تبدیل به دیوار‌های قفسی هولناک برای نفس کشیدن و زندگی کردنش شدند. نگاه‌های محبت‌آمیزی که یکباره تبدیل به صخره‌های سقوط او شدند. او که زمانی «همسر» بود و در جامعه مورد احترام قرار می‌‌گرفت، اکنون با برچسب «مطلقه»، «خانه‌دار» و حتی «نالایق»، در جامعه و خانواده‌‌‌ خود، به حاشیه رانده می‌‌‌‌شود و نادیده گرفته می‌شود.
طلاق و تنهایی بی‌پناه؛ زنانی که ناپدید می‌شوند

در این گزارش می‌خواهم تا جایی که در توانم است روایت نادیده گرفته‌شدن و تحقیر شدن زنی که سال‌ها، همه چیز خود را صرفه خانه، همسر و فرزندان کرده، امروز خانه و هویتش را از دست داده‌است؛ بپردازم.

 

محور‌‌های اصلی ظلم و بی‌عدالتی:

۱) ظلم اقتصادی: از ملک تا مُلک!

الف) تو کار نکردی، پس سهمی نداری: چشم‌پوشی از حق زنی به جرمه خانه‌دار بودن.

ب) مهریه، طلایی روی کاغذ: گیر‌کردن در باتلاق دیوانه‌کننده‌ وصول مهریه و تبدیل آن به یک ابزار تهدید.

ج) سر‌پناه، یک آرزو‌ی لوکس و دست‌نیافتنی: بی‌پناهی کامل بعد از ترک خانه‌ مشترک؛ تا سکونت اجباری در خانه پدری (با تمام سرزنش‌ها و محدودیت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها) تا فقر و ناتوانی در اجاره مسکن.

د) جنگ بر سر حضانت؛ ابزار فشار: اگر مادر با کلی درد‌سر، حضانت فرزندش را گرفته باشد؛ پدر می‌تواند هر لحظه با ادعای «عدم صلاحیت» مانند ازدواج مجدد، شاغل بودن، وضعیت مالی و… برای باز‌پس‌گیری کودک اقدام کند. این یک شمشیر دائمی بر سر مادر است؛ حتی در برخی مواقع مادر برای دریافت حضانت فرزند از مهریه (که حق بی‌بدیل اوست) و نفقه کودک می گذرد.

    ۲) ظلم اجتماعی؛ داغ ننگ و نگاه‌های خنجر‌تبار:

الف) شنیدن تهمت و افترا، قضاوت ناعادلانه شدن توسط اطرافیان و جامعه «حتما تقصیر خودش بود!»

ب) از دست دادن هویت: او فقط یک مطلقه است و هویت مستقل و مشخصی ندارد.

ج) انزوای اجباری: حتی نزدیکان هم از او فاصله می‌گیرند تا مبادا برای شوهرشان دردسرساز شود.

   ۳) ظلم عاطفی و روانی: زخم‌هایی که دیده نمی‌شوند

سال‌ها سخت کار کردن بدون مرخصی و دستمزد، باعث فرسودگی کامل و از دست دادن سلامتی جسمانی و روانی او می‌شود. از طرف دیگر کم‌لطفی و سرزنش‌های بی‌وقفه از سوی خانواده به خصوص پدر و مادر خود باعث افسردگی و ناامیدیش از زندگی و آینده می‌شود.

صدای امید و راه‌های نجات:

۱)   سطح فردی

الف) حمایت همه جانبه خانواده: پدر و مادر با درک کردن، سرزنش نکردن، ایجاد فضای امن و صمیمی برای صحبت و حمایت مالی و عاطفی سبب بهبود زندگی فرزندشان و رشد او می‌شوند.

ب) ایجاد شبکه حمایتی: ایجاد گروه با زنانی که شرایط مشابهی دارند و تعامل و همکاری با آن‌ها موجب بالا رفتن انگیزه و روحیه می‌شود.

۲)   سطح اجتماعی و قانونی

الف) افزایش آگاهی عمومی: حمایت و تولید محتوا‌هایی راجب مشکلات زنان مطلقه و رفع اتهام از این افراد که در جامعه، اکثرا با دید منفی به آن‌ها نگاه می‌شود.

ب) حمایت‌های قانونی واقعی: تسهیل و تسریع در اجرای احکام مهریه و نفقه

ج) حمایت‌های دولتی: در نظر گرفتن تسهیلات مسکن، وام اشتغال‌زایی و بیمه خاص برای زنان مطلقه خانه‌دار که پشتوانه درست و قابل اعتمادی ندارند. دولت باید برای احیاء حقوق زنان کوتاهی نکند و پیگیر مطالبات آنان شود.

د) ایجاد پناهگاه‌های امن: مکانی موقت برای دریافت خدمات روانی و حقوقی.

او که خانه را با صبر و کمبود‌ها ساخت، امروز خود بی‌خانه و بی‌پشتوانه مانده است. مشکل او فقط یک طلاق ساده نیست؛ مشکل، نادیده گرفتن سال‌ها از خود‌گذشتگی، دیدگاه ناحق و ظالمانه به او در جامعه و خانواده خود است. پس اولین قدم برای پایان دادن به این ظلم خاموش، دیدن و شنیدن صدایش در این محیط ناعادلانه است.

به قلم: کوثر آریانی سرشت

پیام آذربایجان

 

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

https://payamazarbayjan.ir/?p=13723

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

پربحث ترین ها

تصویر روز:

هیچ محتوایی موجود نیست

پیشنهادی: