طلعت بصاری از آن چهرههایی بود که حضورش در عرصه فرهنگ و دانشگاه، نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران بهشمار میرود. او در سال ۱۳۰۲ در بابل به دنیا آمد و در سال ۱۳۹۹ در تهران درگذشت. فعالیت حرفهای و دانشگاهیاش نهتنها به پژوهش در حوزه زبان و ادبیات فارسی محدود نبود، بلکه با دیدگاهی پیشرو، جنبههای فراموششدهای از متون کلاسیک، بهویژه شاهنامه فردوسی را واکاوی کرد.
بصاری تحصیلات خود را تا مقطع دکتری در رشته زبان و ادبیات فارسی ادامه داد و بعدها در مقام استاد دانشگاه و معاون دانشگاه جندیشاپور، نخستین زنی شد که در جمهوری اسلامی ایران به چنین جایگاهی در نظام آموزش عالی دست مییافت. او در کنار کارهای آکادمیک، در صف مقدم نهضت فرهنگی زنان نیز قرار داشت.
تمرکز اصلی پژوهشهای او بر شاهنامه بود؛ اثری که بصاری تلاش کرد از زاویهای متفاوت بخواند. برخلاف دیدگاه رایجی که شاهنامه را اثری مردانه تلقی میکرد، بصاری با نگاهی تیزبین، وجوه زنانه، تربیتی و پندآموز آن را برجسته کرد. شخصیتهایی چون گردآفرید، رودابه، تهمینه و فرانک در آثار او حضوری پررنگ دارند. خودش گفته بود که به سراغ همان نکاتی در شاهنامه میرود که فردوسی بیش از هر چیز بر آن تأکید کرده: پیامهای اخلاقی و تربیتی.
در آثار او، شاهنامه تنها کتابی حماسی نیست، بلکه بستری است برای آموزش مفاهیم تربیتی، ارزشهای انسانی و نقش زنان در ساختن تاریخ. از نگاه بصاری، فردوسی در ترسیم شخصیتهای زن، نگاهی آموزنده و عمیق دارد و هر یک از این شخصیتها حامل پیامی هستند که بهراحتی نمیتوان نادیده گرفت.
طلعت بصاری دهها کتاب و مقاله در حوزه ادبیات و فرهنگ ایرانی به نگارش درآورد. از جمله آثار مهم او میتوان به «زن در شاهنامه»، «زنان شاهنامه (بخش پهلوانی)»، «زنددخت: پیشاهنگ نهضت آزادی بانوان ایران»، «تأثیر زن در ادبیات فارسی» و «گردآفرید» اشاره کرد. افزون بر این، آثار علمی مهمی چون «دستور زبان فارسی»، «چهره شیرین» و «دستگاهها و آهنگهای موسیقی» نیز در کارنامه علمیاش دیده میشود.
وی همچنین با تألیف کتابهایی چون «نازنین یارا»، «امیر پازواری» و «نکاتی چند از کتاب بهجتالصدور»، نشان داد که به ادبیات بومی و فرهنگ محلی نیز توجهی جدی دارد.
در دورهای که صدای زنان کمتر در فضای دانشگاهی شنیده میشد، طلعت بصاری نهتنها صدای زنان شد، بلکه زنان شاهنامه را نیز از حاشیه به متن آورد. او معتقد بود اگر شاهنامه را درست بخوانیم، درمییابیم که فردوسی با زنان «میانهای» نهتنها داشته، بلکه آنان را ستایش کرده و به آنان نقشآفرینی بخشیده است.
طلعت بصاری با رویکردی پیشرو به میراث ادبی ایران، نهتنها در تحلیل شاهنامه، بلکه در بازتعریف جایگاه زن در فرهنگ ایرانی نقشی بیبدیل داشت. اکنون که سالها از درگذشت او گذشته، آثارش همچنان در فضای علمی و فرهنگی ایران خوانده میشود و صدایش در لابهلای سطرهای شاهنامه، زنده است.