ادبیات کودک در ایران، مسیر پرفراز و نشیبی را پیموده تا امروز به جایگاهی نسبتاً تثبیتشده برسد؛ اما کمتر کسی از نقش و سهم زنانی میگوید که پشت صحنه، خستگیناپذیر و بیهیاهو، پایههای این مسیر را بنا کردند. یکی از این چهرههای فراموشنشدنی، لیلی آهی (لیلا ایمن) است؛ زنی از تبار کتاب، قلم، و دغدغههای فرهنگی عمیق برای نسل فردا.
لیلی آهی در ۲۷ اردیبهشت ۱۳۰۸ در تهران به دنیا آمد و در ۱۵ شهریور ۱۳۹۷، دور از وطن، در آمریکا درگذشت. اما میراثی که از خود به جا گذاشت، مرز نمیشناسد. او از چهرههای اصلی و ماندگار در تأسیس شورای کتاب کودک است؛ نهادی که از دل نخستین نمایشگاههای کتاب کودک در دهه ۱۳۳۰ جوانه زد و به همت گروهی از فرهیختگان از جمله توران میرهادی، در سال ۱۳۴۱ رسمیت یافت.
آهی در تمام سالهای پیش از مهاجرت (تا ۱۳۵۹) دبیر هیئتمدیره شورا بود. همکاری تنگاتنگ او با توران میرهادی، از سال ۱۳۳۲ و در مجله سپیده فردا آغاز شد و بهتدریج، با برگزاری چند نمایشگاه مهم کتاب کودک (در سالهای ۱۳۳۵، ۱۳۳۷ و ۱۳۳۹)، ضرورت تأسیس نهادی برای ساماندهی و ارزیابی ادبیات کودک را عیان ساخت. این تلاشها سرانجام به تدوین اساسنامه شورای کتاب کودک در مدرسه فرهاد انجامید.
در کنار شورا، لیلی آهی فعالیتهای گستردهای نیز در دیگر عرصههای فرهنگی و آموزشی داشت:
او مشاور فنی وزارت فرهنگ، آموزگار ادبیات کودک برای مربیان کودکستان، پایهگذار بخش فارسی بنگاه ترجمه و نشر کتاب، عضو گروه بررسی کتابهای درسی دبستان در مؤسسه فرانکلین، و بعدها مشاور فنی وزارت آموزش و پرورش بود.
پس از گذراندن دورهای تخصصی در آمریکا، به عنوان نماینده ایران در هیئتمدیره دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان (IBBY) نیز فعالیت کرد و در کنگرههایی چون برزیل و آلمان شرکت داشت.
آثار او ازجمله پالتو قرمز، هرکه پیدا کرد مال خودش، و مقالاتی همچون نقدها و نظرها: شورای کتاب کودک و کتابهای خوب کدامند؟، همچنان در فضای تخصصی ادبیات کودک خواندنی و قابل ارجاعاند.
اما مهمتر از کتابها و سمتها، رسالتی بود که او برای خود تعریف کرده بود: تربیت نسلی کتابخوان، هوشیار و خلاق. لیلی آهی، در زمانهای که ادبیات کودک هنوز جدی گرفته نمیشد، جدیترین دغدغهاش را وقف همین حوزه کرد.
او در کنار همسرش دکتر ایرج ایمن و در دل یک خانواده فرهیخته، سه فرزند به نامهای سبا، رویا و راما ایمن را پرورش داد و تا پایان عمر، از کتاب و کودک و تربیت فرهنگی دست برنداشت.
در سالروز درگذشتش، شاید بهترین بزرگداشت، بازخوانی اندیشه و نگاه فرهنگی او باشد؛ نگاهی که هنوز میتواند راهنمایی باشد برای مسیر پیشِ رو.
یادش گرامی، و میراثش زنده.