- سرمایهگذاری برای تولید؛ فراتر از شعار، نیازمند تحول در اندیشه و ساختار
- به بهانۀ نوزدهمین سالمرگ روزنامهنگار مشهور ایتالیایی اوریانا فالاچی؛ از رویکرد جسورانه تا نگاه سیاه و سفید
- حیدربابای شهریار؛ روایتی از هویت و درنگی بر عشق
- زندهیاد مهندس ناصری شایسته تجلیل ملی
- مصرف آب
- جوانان آگاه و مسئولیتپذیر، سرمایه ماندگار آینده ایران
- سگ: قربانی همیشگی خشونت انسان
- چرا سینمای اولینها در خاموشی است؟
- در ستایش زنی که با شعر نفس کشید
- کسب عنوان نایب قهرمانی تیم هاکی کارا ماشین تبریز
سرویس خبری شهریور ۲۴, ۱۴۰۴

ساسان نیکرفتار خیابانی- سردبیر نشریهی اتاق بازرگانی تبریز
سرمایهگذاری برای تولید؛ فراتر از شعار، نیازمند تحول در اندیشه و ساختار
در مسیر توسعه اقتصادی، آنچه بیش از همه تعیینکننده است، نه صرفاً منابع مالی یا زیرساختهای فیزیکی، بلکه نوع نگاه و تفکر حاکم بر فرآیند تولید و سرمایهگذاری است. تحقق شعار «سرمایهگذاری برای تولید» مستلزم نگاهی جامعنگر، بلندمدت و همهجانبهگرایانه است؛ نگاهی که بتواند همزمان به ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی این فرآیند توجه کند. در غیر این صورت، این شعار نیز چون بسیاری از اهداف اعلامی پیشین، تنها در سطح کلمات باقی خواهد ماند.

به بهانۀ نوزدهمین سالمرگ روزنامهنگار مشهور ایتالیایی اوریانا فالاچی؛ از رویکرد جسورانه تا نگاه سیاه و سفید
اگر از اعضای یک جامعه آماری ناشناخته بخواهید فهرستی از خبرنگاران مشهور جهان را برایتان ردیف کنند احتمالا در بین نامهای معدودی که به ذهن آنها خطور میکند، نام «اوریانا فالاچی» بارها تکرار خواهدشد. خبرنگاری که نه به دلیل حضور مداوم در رسانهها که به سبب گفتوگوی بدون لکنت زبان و البته به دور از ملاحظات مرسوم رسانهای با چهرههای تاریخساز عصرخود، شهرت جهانی دارد.

حیدربابای شهریار؛ روایتی از هویت و درنگی بر عشق
در میان شاهکارهای ادبیات معاصر ایران، شعر «حیدربابا» سیدمحمدحسین شهریار جایگاهی منحصربهفرد دارد؛ شعری که نه تنها در دل آذربایجان، بلکه در سراسر ایران، از خانههای روستایی تا سالنهای دانشگاهی، از مراسم عزاداری تا جشنهای نوروزی، خوانده و بازخوانی میشود. این اثر، فراتر از یک منظومه عاشقانه یا عرفانی، یک پدیده فرهنگیاجتماعی است که ریشه در هویت جمعی، حافظه تاریخی و احساسات عمیق انسانی دارد. شهریار در «حیدربابا» نه تنها شاعر است، بلکه مردمنگار، تاریخنگار احساسات، و صدای خفتهی نسلها است. صدایی که از دل خاک، از زیر باران کوهستان، از میان اشک مادران و خندهی کودکان بیگناه بلند میشود تا به ما یادآوری کند: انسان، پیش از هر چیز، انسان است.