تربیت جنسی فرزندان
تربیت جنسی از دشوارترین و حساسترین تربیتها محسوب میشود که اندک اشتباه و غلطی در آن ممکن است کودکان را به وادی فساد بکشاند. بسیاری از دشواریهای جنسی، روانی و اجتماعی بزرگسالی، ریشه در دوران کودکی دارد. والدین در مورد تربیت جنسی کودکانشان بیشترین مسئولیت را بر عهده دارند اما گاهی در این مورد نقش خود را چنانکه باید و شاید ایفا نمیکنند، چرا که میپندارند آگاهی فرزندانشان نسبت به مسائل جنسی باعث گمراهی آنها خواهد شد و از طرف دیگر حجب و حیا و شرم والدین نیز مانع ارائهی اطلاعات جنسی به فرزندان میشود.
وقتی صحبت از آموزش جنسی میشود، برخی افراد فکر میکنند که منظور یاد دادن نحوهی برقراری رابطهی جنسی به کودک یا نوجوان است. این برداشت، نادرست است و ریشه در نگاه محدود و صرفاً تناسلی به مسائل جنسی دارد. محوریت آموزش جنسی نیز همانند تربیت جنسی بر ایجاد درک صحیح از بعد جنسی، کسب دانش صحیح و نگرش مثبت نسبت به این مسائل و نیز توانمند کردن کودک و نوجوان برای مدیریت رفتار جنسی و حفاظت از خود و نیز بهرهمندی از رشد مطلوب جنسی و برخورداری از حس مثبت نسبت به این بعد وجودی است.
تربیت جنسی باید در یک برنامهی زمانبندی شده متناسب با مقتضیات سنی و به پیروی از عقل و مبتنی بر شناخت نیازها و قابلیتهای افراد صورت گیرد. عدم توجه به شرایط سنی و ذهنی در هر مرحله از رشد و طرح شتابزدهی مسائل جنسی میتواند آسیبزا باشد و ناهنجاریهایی را به وجود آورد که با فلسفهی تربیت و رشد ناسازگارند.
تربیت جنسی کودکان، یکی از مهمترین روشهایی است که از انحراف کودک و سوءاستفاده جنسی بزرگسالان از کودکان پیشگیری میکند.
اثرات سوء استفاده جنسی از کودکان:
سوءرفتار جنسی ممکن است به صورت انگیزش میل جنسی طرف مقابل و مجبور کردن کودک به همکاری انجام شود. معمولاً عامل آن فرد مذکری است که کودک او را میشناسد. سوءاستفاده جنسی از کودکان اثرات زیانبار بسیاری را به دنبال دارد که معمولاً تا پس از بزرگسالی نیز ادامه مییابد. برخی از مهمترین این آسیبها عبارتند از: ترس، افسردگی، تخاصم و پرخاشگری، کاهش عزت نفس، عوارض جسمی، فرار از خانه، ناتوانی شناختی، رشدی و کاهش کارکرد آموزشی، رفتارهای نامناسب و زودرس جنسی، خودکشی، اختلال جنسی و اختلالات روانی(۴).
در صورت مشاهدهی اولین نشانههای آزار جنسی کودک باید کمک کنید که فرزندتان چیزی را از شما مخفی نکند. گاهی مادر متوجه آزار جنسی فرزندش میشود و ماجرا را از ترس اینکه موجب ناراحتی و کدورت و دعوا شود، از همسرش پنهان میکند و مانند قبل با متجاوز به فرزندش رفت و آمد میکند، در حالی که درست آن است که بعد از فهمیدن ماجرا، ارتباط با فرد متجاوز را حتی اگر از نزدیکان باشد، قطع کنید و با استفاده از مشاوره، ذهن کودکتان را آرام نمایید.
اگر کودکی مورد آزار جنسی قرار گرفت، مهمترین کار حمایت کامل از اوست. آزار جنسی به اندازهی زیادی در روح و روان کودک تأثیر مخرب گذاشته است، حال ترس و وحشت از خشونت و مجازات والدین میتواند تأثیر مخربتری بر روح و جسم کودک بگذارد.
در پاسخ به این سوال که آموزش چه مهارتهایی به کودک میتواند احتمال وقوع آزار جنسی را کاهش دهد، میتوان گفت تبادل مناسب اطلاعات و آموزش روشهای شناسایی موقعیتهای احتمالی آزار جنسی و روشهای مقابله با آن میتواند به کودک کمک کند تا کمتر دچار آسیب شود. برخی از این روشها عبارتند از:
- به کودکان در مورد مواقبت از بدنشان آموزش دهید: به کودکان در مورد نحوهی مراقبت از قسمتهای مختلف بدن و اهمیت عدم دستیابی سایر افراد به قسمتهای محرمانهی بدن آموزش بدهید. این آموزشها باید مطابق سطح درک و فهم کودک و با ارائهی مثالهای روشن و واضح باشد.
- در مورد مفهوم آزار با کودک صحبت کنید: مفهوم آزار و کودک آزاری را با کلمات ساده و قابل فهم برای کودک توضیح دهید. باید دقت کنید که در مورد مسائل جنسی اطلاعات، متناسب با سن کودک ارائه شوند و دادن اطلاعات زیاد از حد و نا مناسب با سن ،برای کودک اسیبزا است.
- به کودکان آموزش دهید که برخلاف قانون است که کسی رفتار جنسی را نزد آنها یا با آنها بروز دهد و در این مورد مثال بزنید. به کودکان آموزش بدهید که چه قسمتهایی از بدنشان را کسی حق ندارد ببیند ،لمس کند و یا اندامهای خصوصی خود را به آنها نشان دهد یا دربارهی آن صحبت کند. کودک را تشویق کنید که مفهوم خصوصی بودن را درک کند. وقتی با کودکان دربارهی جنسیت صحبت میکنیم واژهی «خصوصی» و «سری» را برای آنها بازگو کنیم. برای بچههای کوچکتر میتوان این مثال را زد: «همهی ما به توالت میرویم و در را میبندیم و این کار را به تنهایی انجام میدهیم، چون خصوصی و سری است. همینطور اعضای خصوصی بدن ما سری است و باید از لباس استفاده کنیم و کسی حق دیدن یا نشان دادن قسمتهای خصوصی بدن یا تصاویر مربوط به آن را ندارد»
به بچههای بزرگتر (پیش دبستانی و دبستانی) خود بگویید: گرچه موضوعات خصوصی را میدانند ولی هرگز در مورد این مسائل با کودکان دیگر صحبت نکنند و اگر کودکان سوالی کردند، به آنها بگویند:«در این باره از پدر و مادرت سوال کن». باید به کودکان تفاوت بین لمس خوب و لمس بد را توضیح داد. به عنوان مثال در آغوش گرفتنی که احساس خوبی دارد و مثبت است در مقابل در آغوش گرفتنی که ناخواسته و ناراحت کننده است. کودک باید فرق بین این دو را احساس کند.
- به کودکان آموزش دهید که هر فردی میتواد مهاجم باشد. اینکه فرد مورد نظر عضو خانواده، دوست خانوادگی، فرد مورد اعتماد خانواده یا یکی از افراد فامیل و… باشد، رفتار او را موجه نمیسازد.
- به کودکان آموزش دهید که در صورت مواجهه با این درخواستها یا احساس اینکه فرد مورد نظر قصد چنین رفتارهایی را دارد، با نه گفتن و مخالفت، مانع رفتار شده و به سرعت از موقعیت خارج شوند و با والدین تماس بگیرند.
- به کودک آموزش دهید که احترام به بزرگترها به معنای اطاعت بدون چون و چرا از درخواستهای آنها نیست و برای آنکه بچهی باادبی به نظر برسد، لازم نیست هر خواستهای را اطاعت کند.
یکی از مهمترین اصول تربیت کودک، یادگیری مهارت نه گفتن به کودک است. یکی از اصلیترین اصول مهارتی در روابط اجتماعی و رفتاری مرتبط با توانایی نه گفتن به خواستههای غیرمعقول و غیرمنطقی است. برخی والدین به فرزندان خود میآموزند که همیشه باید به حرف بزرگترها گوش کرد و همیشه حق با بزرگترهاست. اما در واقع، این آموزش غلط است و کودک باید یاد بگیرد که گاهی هم به خواستههای دیگران «نه» بگوید. چون در غیر این صورت کودک خود را تسلیم هر نوع خواسته بیمارگونه و آزاردهندهای خواهد کرد. آموزش حقوق جنسی به کودکان و تقویت مهارت «نه» گفتن به آنان در مقابل رفتاری که در حوزهی دین، اخلاق و قانون به شدت تقبیح شده، سلاحی به دست کودکان میدهد تا از خود در مقابل بیماران جنسی مراقبت کنند. مهارت «نه» گفتن باید از همان ابتدای کودکی با رفتارهای عملی در منزل شکل بگیرد. اگر این مهارتها را از خانه خود شروع نماییم، تبدیل به یک عادت میشود و اگر دیدیم فرزند ما در برابر خواستههای نامعقول دیگران «نه» گفت، باید او را تحسین و تشویق کنیم. او باید منطقی و غیرمنطقی بودن یک عمل را تشخیص دهد.
- به کودک آموزش دهید در مواقعی که مهاجم به زور متوسل میشود، با فریاد کشیدن و کمکخواهی و اطلاع دادن به والدین، مربیان یا معلمان و یا استفاده از خطوط تلفنی کمک فوری بهزیستی یا پلیس ۱۱۰، امکان آزار را از مهاجم بگیرد(۷).
- رازداری مهمترین تاکتیک فردی است که به آزار جنسی کودک میپردازد. چون این افراد معمولاً به بچهها میگویند این یک راز است و باید بین من و تو بماند. پس بچه باید بداند که هر رازی را با خیال راحت میتواند به یک بزرگتر بگوید(۸).
نتیجه اینکه آموزش و تربیت جنسی مناسب سن و شرایط کودکان میتواند آنها را هم از انحرافات و هم از تعدی و تعرض مزاحمان و آزارگران جنسی در امان نگاه داشته، سلامت جسمی، روانی و اجتماعی آنها را فراهم آورد.
نرمینه معینیان، دکترای جامعه شناسی، عضو هیئت علمی دانشگاه