گفت و گو با صمد چایلی قسمت دوم
قلم در خدمت اندیشه
در شمارهی قبلی گفتگویی داشتیم با صمد چایلی، شاعر، نویسنده و محقق ارزشمند شهر تبریز و با آرا و نظرات وی در مورد مسائل مختلف فرهنگی و اجتماعی آشنا شدیم. در ادامه سعی کردیم بیشتر فعالیتهای فرهنگی و ادبی، تألیفات و تحقیقات چایلی بپرسیم و بشنویم.
بخش دوم گفت و گوی ما در مورد فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی و ادبی شما خواهد بود. میتوانید تصویری کلی از این فعالیتهایتان را مختصراً توضیح دهید؟
اولین مطلبی که در دورهی دانشآموزی نوشتم در روزنامهی دیواری دبیرستان بود. سپس، در اواخر دههی پنجاه مقالاتی در نشریات کارگری به چاپ رساندم. در تاریخ ۲۴/۲/۶۹ نیز با چاپ اولین شعرم در روزنامهی فروغ آزادی به عرصهی مطبوعات گام نهادم. نخستین کتابی را که به چاپ رساندم «دیللن سازیم» نام دارد، که در سال ۱۳۷۷ منتشر گردید.
به موازات این فعالیتها در حوزههای گوناگون ورزشی از جمله والیبال، فوتبال، کشتی و کوهنوردی که رشتهی اصلی ورزشیام بود، شرکت کرده و تاکنون از دستاوردهای دنیای ورزش بهرهمند شدهام.
همچنین، فعالیتهای اجتماعی ـ مدنیام را با شرکت در گردهمآییهای گروهی دوران جوانی چه در دبیرستان، چه در محله و چه در کوهستان آغاز کرده و در ادامه، در سندیکاها، شوراها و انجمنهای چندی مشارکت داشتهام.
اگر توضیحی در مورد فعالیتهای اجتماعی و مدنی داشته باشید، ممنون خواهم شد.
از دهههای چهل و پنجاه اغلب گروههای کوهنوردی علاوه بر انجام ورزش، جلسات روشنفکری خود را در کوهستان برگزار میکردند. من یکی از این کوهنوردها بودم که با یاران خود کوهستان را به یکی از مراکز تجمع تبدیل کرده و ضمن گفت و گو دربارهی مسائل سیاسی و اجتماعی به شعرخوانی و مقالهخوانی میپرداختیم. به موازات این فعالیتها در سندیکاها و شوراهایی که در محل کارم واقع در چند کارخانهی صنعتی بزرگ ایجاد کرده بودیم. فعالانه مشارکت داشتم. همچنین، در سالهای بعد نیز ضمن شرکت در چند انجمن ادبی مردمی، یکی از بنیانگذاران انجمن ایفاگران موسیقی بوده و بیش از ده سال در آن انجمن فعالیت داشتهام.
آماری در مورد نوشتههای مطبوعاتیتان دارید؟ تاکنون چند بار و در چند نشریه نوشتههایتان را به چاپ رساندهاید؟
اگر زمان درج نخستین شعرم در روزنامهی فروغ آزادی را مبنا قرار دهیم، تاکنون نزدیک ۱۲۵۰ بار مطالبی را در ۳۰ نشریه به چاپ رساندهام. همان طوری که میدانید، این نوشتهها به دو زبان ترکی و فارسی به نگارش درآمدهاند. مسیری که سرودههایم در این نوشتهها پیموده، از شکل منظوم و هجایی به سوی شعر آزاد بوده است. شکل نثرهایم نیز در طول زمان هر چه بیشتر به سوی داشتن عناصر معنادار سوق پیدا کرده است.
بخشی از تولیدات فرهنگی شما در کتابهایی که به نگارش درآوردهاید، به سرانجام رسیده است. دربارهی این کتابها کمی توضیح دهید. کدام یک از آثارتان از ویژگیهایی برخوردارند؟
کتابهایی که تاکنون منتشر کردهام، حدود ۳۰ جلد هستند. علاوه بر آنها، چند جلد کتاب نیز آماده کردهام که به چاپ خواهم رساند. دو جلد از این کتابها ترجمه بوده و چند جلد نیز مجموعهای از نوشتههای مطبوعاتیام هستند. از آنجایی که در زمینهی فرهنگ نیز از مصرفگرایی فاصهی مشخصی دارم، تمام کوشش من برای تولید فرهنگی معطوف بوده است. کتابهای فرهنگ اسامی روستاها، فرهنگ جغرافیایی مشترک ترکی ـ فارسی، فرهنگ چایلی و فرهنگ ترکی سـﯚزلوک دارای دهها هزار واژه هستند که برای نخستین بار به معنا درآمدهاند. کتابهای کوههای آذربایجان، یورد سفرلریم، تخته سیاهم خانه میخواهد، چایلار و ائینالی نیز محتوی هزاران واژهی جدید هستند، که به معنابخشی آنها اقدام شده است. دو جلد از کتابها با اسامی خشم آیتاخلی و اشک لئیلان دربارهی زلزلهی آذربایجان به نگارش درآمدهاند، که به مسائل اجتماعی معینی اشاره کردهاند. از بین این مجموعه آثار کتابهایی که از ویژگیهایی برخوردار بوده و برای نخستین بار موضوعات تازهای را ارائه کردهاند، عبارتند از:
- فرهنگ اسامی روستاهای آذربایجان شرقی، که حدود ۳هزار نام روستایی و هزاران واژهی مرتبط در این کتاب معنابخشی شدهاند.
- فرهنگ جغرافیایی مشترک، که هزاران واژهی مشترک زبانهای ترکی و فارسی در سطح جغرافیای ایران در آن به نگارش درآمدهاند.
- فرهنگ چایلی که شامل هزاران واژهی جدید است.
- فرهنگ سـﯚزلوک: این کتاب نخستین کتابی است که با حجم ۳۰۰ صفحهای دهها هزار واژه را با الفبای لاتین در خود جای داده است.
- یورد سفرلریم: نخستین کتاب منظوم است که با داشتن ۳۰۰ صفحه، برخی از مناطق دیدنی آذربایجان را با اشعار هجایی معرفی کرده است.
- تخته سیاهم خانه میخواهد: نخستین کتابی است که به طور گسترده به کار یکی از مدرسهسازان پرداخته و به معانی هزاران واژهی مرتبط توجه کرده است.
- اشک لئیلان: تنها اثر مکتوب دربارهی زلزلهی آذربایجان به شمار میرود.
- خشم آیتاخلی: رمان کوتاهی در مورد وقایع زلزلهی آذربایجان است.
- ائینالی: نخستین کتابی است که به طور همه جانبه دربارهی کوه سرخفام شمال تبریز نوشته شده. حاوی صدها واژهی مرتبط جدید است.
اما مهمترین موضوعی که دربارهی معنابخشی واژگان تمامی کتابها وجود دارد، این است که برای نخستین بار این لغات از زاویهی دید اساطیری نیز به معنا درآمدهاند.
شما یکی از همکاران نشریه صدای زنان هستید. از مطالبی که در این نشریه و یا نشریات دیگر به چاپ میرسانید، معلوم میشود که به دو موضوع انتقاد و یا تبعیض علیه زنان حساستر میباشید. پرسش نهایی من این است که به دو موضوع مورد اشاره چگونه میاندیشید؟
به نظر من فرآیند انتقاد، از «خود» آغاز شده و سپس به دیگری میرسد. بنابراین، انتقاد از خود اولویت بیشتری نسبت به انتقاد از دیگری دارد. به عنوان مثال، اکنون که به برخی از مطالب نوشتههایم با نظری انتقادی مینگرم، به اصلاح یا تغییر آنها رأی میدهم. برخی از اشعار یا نوشتههایم چه از لحاظ شکل و چه از لحاظ محتوا از نارساییهایی برخوردارند. بنابراین بایستی تجدیدنظر شوند. هرچند حجم این نوشتهها بسیار اندک بوده و در طول زمان در نوشتههای بعدی به طریقی بازنگری شدهاند، ولی جا دارد که روزی به ثبت و انتشار آنها اقدام کنم.
اما در مورد تبعیض علیه زنان نیز باید بگویم که من با هرگونه تبعیض و نابرابری مخالف هستم. نابرابریهای طبقاتی انسان مزدبگیر را شدیداً آزار میدهد. اما چیزی که در مکان و زمان ما بایستی به آن توجه افزونتری شود این است که انسان مورد نظر، از مرد و زن تشکیل یافته است. در جوامع مردسالار زنان نه تنها از ستم طبقاتی، بلکه از ستم جنسیتی نیز رنج میبرند. به این دلیل، دفاع از رفع نابرابریهای طبقاتی مردان و دفاع از برابریهای طبقاتی و جنسیتی زنان وظیفهی هر انسانی است که خواهان زندگی بهتر برای انسان است.
و قطعه شعری از صمد چایلی در رابطه با بیگانگی انسان:
بیگانگیهای انسان
از چشمههای تیرهی سرمایه میجوشد
آبی که در نهرهای بیگانگی انسان
روانه است
به هر سوی این جهان
***
جویبارانش
تراکم بوهای گنداب سرمایه
و بیگانگی انسان از طبیعت
نهرهایش
چهرهی کریه بیگانگی انسان
از نوع خویش
رودهایش
آب گلآلود بیگانگی انسان
از محصول کار
و دریایش
آب شور بیگانگی انسان
از خود
و انسانیت خود.
گفت و گو از: معصومه شکوهی