تازهترین رویکرد طرفداران اخلاق مد؛ این بار علیه فتوشاپ مدلها
پروین بابایی
همه ما تبلیغاتی را دیدهایم که افراد فوقالعاده زیبا را نشان میدهند. محور بیشتر این تبلیغات خلق یک آرزو هستند: به مشتریان یک تصور ایدهآل از شخصی که میتوانستند باشند نشان میدهند، البته در صورتی که آن محصول را بخرند؛ و از این طریق به آنها انگیزه خرید میدهند. اما بسیاری از تصاویر مدلها واقعی نیستند و با دستکاری و فتوشاپ به آن چیزی که بیننده میبیند تبدیل میشوند.
امروزه در تعداد فزایندهای از کشورها قوانینی در مورد فتوشاپ مدلها وجود دارد و اگر تبلیغی بدن زنان را فتوشاپ کند، ممکن است با هشدار مواجه شود. در برخی کشورها حداقل BMI برای مدلها ۱۸.۵ است و تبلیغ کنندگان باید به تصاویر رتوش شده برچسب بزنند. همچنین مدلها نیاز به معاینه سلامت سالانه دارند تا از نظر پزشکی سلامت آنان تأیید شود. هرچند این روند در عکاسی تجاری بسیار به کندی پیش میرود، اما قوانین همچنان بر اجرای اخلاقی این موارد در مسیر خلق تصاویر معتبرتر اصرار میورزند.
انگیزه قانونگذاران و مجریان در درجه اول ارائه تصاویر غیرواقعی از بدن زن و آسیب احتمالی تصاویر روتوش شده به عزت نفس جوانان است. ظاهر تبلیغات با مدلهای بسیار تغییر یافته میتواند انتظارات غیرواقعی از تصویر بدنی مناسب ایجاد کند و طرفداران اخلاق بر این باورند که صنعت مد باید از قرار دادن کودکان و نوجوانان تأثیرپذیر در معرض تبلیغاتی که مدلهایی را با تیپهای بدنی به تصویر میکشند که فقط با کمک نرم افزار ویرایش عکس قابل دستیابی است، دست بردارد. زیرا اگرچه اکثر خوانندگان مجلات مد میدانند که همه عکسها، حداقل تا حدی، از واقعیت فاصله دارند با این حال تحت تأثیر آن قرار میگیرند.
اغلب اوقات، تصاویر توسط ترفندهای پرزحمت نور و نوردهی و نیز بااستفاده از نرم افزار روتوش میشوند، به نحوی که میتواند افراد مشهور و مدلها را لاغرتر، قد بلندتر، بدون لک، با چشمانی درخشان و دندانهای سفیدتر و به عبارتی کامل و از نظر معیارهای موجود، بینقص نشان دهد.
برخی از وبلاگهای معروف به شناسایی موارد فاحش سوء استفاده از فتوشاپ پرداختهاند، اما میزان تغییرات به ندرت فاش میشود. اما از آنجایی که روتوش، آشکارتر و عجیبتر شده است و گاهی اوقات منجر به خلق تصاویری از بدن میشود که از مرزهای طبیعی آناتومی انسان سرپیچی میکنند، بحث بر سر دستکاری عکسها در معرض دید عموم قرار گرفت و لیندبرگ، یکی از مشهورترین عکاسان مد، رهبری آن را بر عهده گرفت. او با نمایش عکس بدون رتوش برخی ستارگان و مدلها قواعد موجود را بر هم زد. پس از آن مجلات شروع به نمایش سلبریتیها و مدلها بدون آرایش و رتوش کردند و حتی سلبریتی هایی که عکس آنان دستکاری شده بود شروع به اعتراض نمودند. به عنوان مثال در سال ۲۰۰۷ کیت وینسلت ادعا کرد که یک مجله عکس او را بیش از حد تغییر داده تا او را لاغر نشان دهد. جنبشی که سلبریتیها در این خصوص به راه انداختند به جنبش سلبریتی خام که تلویحاً اشاره به تصویر طبیعی و دستکاری نشده آنان داشت معروف شد. با این حال و علیرغم اینکه این جنبش سالهاست که به راه افتاده، اما روندی کند دارد، زیرا گفته میشود بسیاری از افراد مشهور همچنان خواستار رتوش چین و چروک پوست و سلولیتهای قابل مشاهدهشان هستند. در نتیجه تصویر یک سلبریتی ممکن است از مجلهای به مجله دیگر متفاوت به نظر برسد و این خود سبب ایجاد چالشی دیگر در صنعت مد شده است.
مسائل اخلاقی رتوش حداقل از دهه ۱۹۳۰ مورد بحث قرار گرفته است، زمانی که جورج هرل ویژگیهای بازیگران زن هالیوود را در عکسها دستکاری کرد تا آنها را به نمادهایی از زرق و برق تبدیل کند. این بحث با این استدلال که مجلات، استانداردهای دست نیافتنی زیبایی را ترویج میکنند اکنون بالاتر گرفته است. در دنیای امروزی، استفاده بیش از حد از فتوشاپ را میتوان در اکثر عکسهایی که محصولات مد را تبلیغ میکنند مشاهده کرد. از تبلیغات گرفته تا مجلات، ما بینهایت با تصاویر غیرواقعی احاطه شدهایم. در جامعهای که هیکل و ویژگیهای بیعیب و نقصی را به عنوان «هنجار» ترویج میکند، دختران و زنان جوان اغلب تحت فشار قرار میگیرند تا با انتظارات غیرواقعبینانهای که از طریق عکسهای تغییر یافته دیجیتالی ترویج میشوند، مطابقت کنند. استفاده بیش از حد از فتوشاپ بر روی عکسها میتواند باعث کاهش اعتماد به نفس و ایجاد تصویر غلط از بدن شود.
در واقع به جای استفاده از فتوشاپ برای افزایش کیفیت عکسها، از آن برای تغییر کامل بدن یک زن به چیزی که نیست استفاده میشود. مدلهایی که از قبل به شدت لاغر هستند توسط مجلات و عکاسان لاغرتر میشوند. برخی عکسها تا آنجا پیش میروند که زنان را به چهرههایی شبیه باربی تبدیل میکنند که دستیابی به آنها در واقعیت غیرممکن است.
ساعتهایی که در باشگاه سپری میشود و رژیمهای غذایی افراطی نیز نمیتواند تصویری را که عکسهای فتوشاپ شده ایجاد میکنند ایجاد کند و به جای تمرکز بر روی سالم بودن و پذیرش انواع مختلف شکلهای بدن، اندام باربی به تصویر ایدهآل بدن تبدیل میشود. اینها ایدهآلهای ایمن یا سالمی نیستند که بتوان آنها را برای مخاطبان تأثیرپذیر نمایش داد.
معیارهای زیبایی بدن توسط صنعت مد تعریف میشود، اما هیچکس نمیتواند پوستی بینقص، بدنی با سایز ایدهآل و ویژگیهای بیعیب و نقص داشته باشد، اگرچه ما خودمان را گول میزنیم که این امر قابل دستیابی است. وقتی دختران جوان الگوی خود را بر روی جلد یک مجله مطابق با این تصاویر میبینند، خود را مجبور به دستیابی به آن الگو میبینند و در نتیجه این عکسها میتوانند منجر به اعتماد به نفس پایین، تصویر ضعف بدن و اختلالات خوردن مانند بیاشتهایی شوند، که همگی میتوانند مسائلی جدی باشند تا جایی که مراکزی برای مقابله با این مشکلات جدیدالخلقه ایجاد شدهاند. به عنوان مثال مرکز ملی اطلاعات اختلالات خوردن یک سازمان غیرانتفاعی است که برای کمک به افرادی که با این مسائل دست و پنجه نرم میکنند و گسترش دانش در مورد آنها کار میکند. کمپینهایی ایجاد شد که از مجلات میخواستند از مدلهایی با انواع مختلف بدن برای عکاسی استفاده کرده و میزان رتوش انجام شده در عکسها را نیز کاهش دهند. هدف این کمپینها کمک به زنان برای احساس قدرت و دور کردن تصاویر ذهنی ضعیف از خود بود. با اینکه اینگونه حرکتها در نقد صنعت مد در حال پیشروی است و حتی موجب عذرخواهی برخب عکاسان یا مجلات از مخاطبان برای دستکاری بیش از حد عکس مدلها شد، اما هنوز راه درازی برای رسیدن به وضعیت مطلوب در پیش است.