طرح کلینیک ترک بیحجابی
طرح پیشنهادی کلینیک ترک بیحجابی جای بسی تأمل دارد! اینکه چه کسانی با کدام پیش فرضها و مبانی به سوی ارائه چنین طرحهایی میروند و پیامد آن چیست؟ ابتدا پیشفرضهای نهفته در بطن این کلمات را مرور کنیم:
- ترک اشاره دارد به اینکه فردی دچار اعتیاد است.
- کلینیک اشاره دارد به اینکه یک اختلال روانپزشکی در کار است.
اینک بیایید این پیشفرضها را به چالش بکشیم…
آیا تشخیص یک امر مربوط به سلامت روان به حوزه پزشکی و روان پزشکی مربوط نیست؟ آیا مخدوش کردن حوزهها، ما را به دوران پیشاعلم سقوط نمیدهد؟
نکته دیگر اینکه اگر کسانی دغدغه دین دارند، نگاهی حتی گذرا به قرآن مبین، اولویتها را، اصلها را، مهمها را به وضوح برای ما نشان میدهد: آنانکه هشداری جدی میگیرند چه کسانی هستند؟
کم فروشان، ربا خواران، فتنه جویان، منافقان، ستمگران، دروغ بافان، ریاکاران، کلاهبرداران، ثروت اندوزان، متجاوزان، خشونت ورزان و … آیا بهتر نیست همتمان را صرف اصلاح ساختاری جامعه کنیم تا از این نوع مفسدهها قطع ید شود؟
چرا این چنین سهل انگارانه، اصلها را وانهادهایم و محکم به دامان فرعها چسبیدهایم؟!
اگر ۲۵۵ میلیارد تومان، اضافه داریم که میخواهیم صرف چنین طرحی کنیم چرا برای جوانانی که مجبورند کلیه خود را بفروشند تا به نانش بدل کنند، فرصت شغلی ایجاد نمیکنیم (به گفته تجارت نیوز با کد خبری ۸۹۷۶۲۶، به خاطر شیوع فقر فروش کلیه حتی به دهه هشتادیها رسیده. یک مثال عینی برای تجسم این وضعیت کافیست: حمید ۱۶ سال دارد. کودکی که به دنبال یک گیرنده کلیه است. میگوید: «گروه خونی A+ دارم. قیمت هر چه بقیه میگویند من کمی ارزانتر هم میفروشم.» او میگوید: «نیاز مالی دارم. آزمایشها را هم انجام دادهام. رضایتنامه والدین را هم دارم و از این نظر مشکلی نیست.»)
چرا برای کودکانی که امکان تحصیل نیافتهاند، مدرسه نمیسازیم (طبق آمار سالهای اخیر سالانه به طور متوسط بین ۵۰۰ تا یک میلیون دانشآموز از تحصیل بازماندند.)
آیا حق داریم بیتالمال را که سهم مردم است، حق مردم است به چنین طرح غیرمنطقی و غیرعلمیای اختصاص دهیم؟
بیایید نگاهی به آیه حجاب بیندازیم:
قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ۚ ذَٰلِکَ أَزْکَىٰ لَهُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ (آیه ۳۰ سوره نور)
به مردان مؤمن بگو دیدگان خویش را از نگاه (ناروا) به زنان باز گیرند ….
این آیه خطاب خود را به مردان مومن آغاز میکند که دیده را از نگاه ناروا و به اصطلاح امروزی چشم چرانی فرو پوشند…
اگر قرار است با تکیه بر قرآن عمل کنیم، حداکثر این خواهد بود که اختلال چشم چرانی را در مردان جدی بگیریم؛ اختلالی که البته صورت شدیدتری از چشم چرانیهای معمولی خیابانی است و از دیرباز به عنوان اختلالی روان شناختی، در ادبیات روان پزشکی مطرح است…
و سخن آخر اینکه این طرح، برچسبی آماده را به دست افرادی ناآگاه میدهد که میتواند چون شمشیری بر قلب دختران و زنان فرود آید و زخم برچسب اعتیاد و روان پریشی را بر دل آنها طوری بزند که تا ابد بماند و به جای ایجاد گرایش در آنها به سوی دین، آنها را به راه بیزاری بکشاند…
مولانا در داستان موسی و شبان بیانی دارد، خطابی از جانب خدا به موسی که:
تو برای وصل کردن آمدی
نی برای فصل کردن آمدی
چرا به جای نشان دادن زیباییها و جاذبههای مسحور کننده دین که انسان را در راه حق شیفته و از خود بیخود میکند؛ از دین، چنین چهره دفعکنندهای میسازیم؟
دکتر نرمینه معینیان