نگاهی به تغییر الگوی فرزندآوری در جهان
پروین بابایی
طبق تحقیقات انجام یافته، باروری در دهههای اخیر در بسیاری از کشورهای جهان کاهش یافته است. عوامل تعیین کننده این تغییر در الگوی فرزندآوری را میتوان با تغییرات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی توضیح داد. در حال حاضر، هیچ اتفاق نظری درباره سقف سنی مناسب برای بارداری وجود ندارد. برخی این سن را در ۳۵ سالگی تعیین میکنند، در حالی که برخی دیگر آن را در ۴۰ یا حتی ۴۴ سالگی میدانند. اما آنچه آمارهای جهانی نشان میدهد افزایش قطعی بارداری در گروههای سنی ۳۰ و ۴۰ سال است. بهعبارتی بارداری در سن بالا در سالهای اخیر افزایش یافته است.
دلایلی که باعث میشود زنان تصمیمگیری برای مادر شدن را به تعویق بیندازند، توسط مطالعات مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. زنان ممکن است فرآیند مادر شدن را در طول زمان به نفع ثبات اقتصادی، تحصیلی و حرفهای به تأخیر بیندازند. البته نرخ پایین حاملگی برنامهریزی نشده علامتی است که نشان میدهد کاهش نرخ تولد -علیرغم نگرانیهایی که برای نیروی کار و شبکه امنیت اجتماعی به همراه دارد- میتواند خبر خوبی برای زنان باشد؛ چرا که نشان دهنده افزایش کنترل و اختیار زنان در بارداری و فرزندآوری است.
محققان نمیتوانند با اطمینان بگویند که آیا تحصیلات دلیل کاهش باروری است یا خیر، اما به نظر میرسد ارتباطی وجود دارد. آنچه واضح است این است که زنان امروز بسیار تحصیلکردهتر از نسلهای گذشته هستند. در مورد اینکه چرا افزایش تحصیلات ممکن است منجر به تأخیر در فرزندآوری شود، استدلالهای متعددی وجود دارد. یکی از مهمترین آنها ایجاد تعادل بین نقشهای محصل و مادر است، زیرا انجام همزمان هر دو زمانبر و دشوار است. علاوه بر این، زنان با تحصیلات بهتر احتمالاً در جستجوی مشاغلی با موقعیت بالاتر هستند که خود میتواند بارداری را به تأخیر بیندازد. البته ارتباط تحصیلات و مادر شدن بسیار پیچیدهتر از چیزی است که به نظر میرسد؛ بهطوری که فرزندآوری حتی با نوع مدرک تحصیلی نیز مرتبط است و اغلب زنان مسیرهای آموزشیای را ترجیح میدهند که به مشاغلی منتهی میشود که در آن امکان بیشتری برای ترکیب مادری و اشتغال وجود دارد. بنابراین اشتغال زنان نیز از طرق مختلفی با به تعویق انداختن فرزندآوری مرتبط است؛ بخصوص اگر خدمات اجتماعی از قبیل مرخصی زایمان، مراقبت کودک و یا ساعتهای کاری در حدی باشد که فرصت اشتغال را کاهش دهد، زنان برای حفظ موقعیت شغلی، فرزندآوری را به تأخیر میاندازند و یا تعداد فرزندان کمتری را ترجیح میدهند. به همین دلیل نظام جنسیتی جامعه نیز بر زمانبندی بارداری تأثیرگذار است که میتوان آن را در سطوح مختلف اجتماعی، خانوادگی و فردی بررسی کرد. شواهد نشان میدهد سیاستهایی که ناسازگاری بین نقش کار و مادر را کاهش میدهند، منجر به فرزندآوری در سنین پایینتر میشوند.
با افزایش توجه سازمان ملل متحد به سیاستگذاری در خصوص افزایش فرزندآوری، یکی از گزینهها پرداختهای نقدی مستقیم، مانند پرداخت پاداش نوزاد و کمک هزینه خانواده بوده است که البته مطالعات نشان میدهد سیاستهایی مانند معافیتهای مالیاتی، سیاستهای مسکن، مراقبتهای بهداشتی یا اعتبارات مالیاتی و یارانههای فرزندآوری اثر مثبت و معناداری بر فرزندآوری در تمامی زیرگروهها بهجز گروههای پردرآمد و یا تحصیلکرده داشته است.
علاوه بر عوامل تحصیلی و شغلی، مادر شدن بهطور فزایندهای به یک انتخاب و ترجیح شخصی تبدیل شده که شامل احتمالاتی مانند بیفرزندی داوطلبانه و یا به تعویق افتادن بارداری تا دورهای از زندگی است که تربیت فرزندان با مسیر شغلی انتخابی زنان یا سایر اهداف زندگی سازگارتر باشد. تغییرات در ایدهآلها و افزایش ارزش فردی فرزندان نیز از جمله دلایلی است که گمان میرود با به تعویق افتادن باروری ارتباط داشته باشند. در نهایت، مشکلات مسکن و عدم اطمینان اقتصادی ناشی از داشتن شغل ناپایدار، یا اشتغال نامناسب نیز از جمله عواملی است که به تعویق باروری میانجامد