در دنیای پیچیده و پرشتاب امروز، آموزش دیگر تنها به انتقال دانش محدود نیست بلکه نقش مهمی در تقویت پیوندهای انسانی و ارتقای همبستگی اجتماعی ایفا میکند. آموزش مشارکتی و بین نسلی، بهعنوان رویکردی نوین، فرصتی بینظیر برای ایجاد ارتباط موثر و تبادل تجربه میان نسلهای مختلف فراهم میآورد. این نوع آموزش که در آن افراد از گروههای سنی گوناگون به صورت مشترک و فعال در فرایند یادگیری مشارکت میکنند، میتواند شکافهای نسلی را کاهش دهد، احترام و تفاهم را افزایش دهد و سلامت روانی و اجتماعی جامعه را تقویت کند.
جامعه ایران با ترکیب جمعیتی خاص خود که هم دارای جمعیت جوان و هم سالمندان رو به افزایش است، بیش از هر زمان دیگری به این نوع آموزش نیاز دارد. آموزش بین نسلی نه تنها میتواند موجب انتقال دانش و تجربه از سالمندان به نسل جوان شود، بلکه به سالمندان امکان یادگیری مهارتهای جدید، بهویژه در حوزه فناوریهای نوین را نیز میدهد و آنها را از انزوای دیجیتالی رها میسازد. از سوی دیگر، تعامل نسلها مهارتهای نرم مانند همدلی، صبر و ارتباط مؤثر را در جوانان تقویت میکند و باعث ایجاد همبستگی و وحدت اجتماعی میشود.
با توجه به چالشهای اجتماعی، تغییر ساختار خانوادهها و نیاز به سلامت روانی بهتر، آموزش مشارکتی و بین نسلی تبدیل به ضرورتی حیاتی برای جامعه ایران شده است. برای تحقق این هدف، لازم است سیاستهای حمایتی مناسبی تدوین شود، برنامههای آموزشی هدفمند و عملی طراحی گردد، مربیان و تسهیلگران آموزش بین نسلی تربیت شوند و فناوریهای دیجیتال برای تسهیل ارتباطات به کار گرفته شوند. همچنین، نقش رسانهها و جامعه در آگاهسازی و تشویق به مشارکت فعال در این نوع آموزش بسیار کلیدی است.
در نهایت، آموزش مشارکتی و بین نسلی بیش از یک روش آموزشی صرف، پلی است میان نسلها که میتواند جامعهای همدلتر، سالمتر و توانمندتر بسازد. با اجرای این رویکرد، ایران میتواند سرمایههای انسانی خود را به بهترین شکل حفظ و ارتقا دهد و هویتی فرهنگی قویتر برای نسلهای آینده رقم زند.
به قلم: نسرین بابایی