وجه مشترک ابراز احساسات روز زن، اشاراتی است به ارزشمندی این موجود گرامی …
بسیار خوب، اما این همه تقدیر و تحسین رومانتیک و شاعرانه در مورد او باید بتواند از فضای اثیری، مه آلود و پرابهام آسمانی، به عینیتی زمینی فرود آید، رنگی خاکی بگیرد تا بتواند پیراهنی از واقعیت بر تن کند و به منصه ظهوری عملی برسد.
به بیان دیگر اگر بخواهیم به ارزشمندی و شکوه آسمانی و اساطیری زن، تعریفی عینی و عملیاتی ببخشیم و فراچنگش بیاوریم، به کدام نگاه و عمل نیاز داریم؟
پاسخ من این است:
گویا تاریخ، دانش ،سیاست و …مدت هایی مدید اغلب در جایگاهی مردانه ایستاده، با نگاهی مردانه به واقعیت نگریسته اند و لذا نیمی از جهان، جهان زنان در محاق مانده، در چشمشان کم رنگ، محو و ناپیدا شده..
در این حال و هوا، ارزش دادن به زن، تنها در خواندن ترانه هایی نیست که او را فراتر از زمین می برد تا با آسمانی کردنش، وجود زمینی اش را محوتر کند… بلکه در اعاده حقی زمینی به اوست؛ حق زمینی زن، نگاهی است از عمق درون نیازها ی او به جامعه و تعریف مسائل و نقصان های اجتماعی از این منظر.
رابرت مرتن، جامعه شناسی است که مفهومی با عنوان سطوح تحلیل کارکردی را مطرح می کند؛ به این معنی که وقتی اثر یک سیاست، برنامه، قانون یا خط مشی را می سنجیم، باید ببینیم با اقشار مختلف چه می کند، در زندگی آنها چه اثری می گذارد.
با حرکت از این مفهوم، حق زمینی زن آن است که ببینیم تصمیمات و رویه های سیاسی، اقتصادی، شغلی، آموزشی، فرهنگی و … با زنان چه می کند.
حق زمینی زن آن است که مسائل و واقعیت ها را با ترازوی عقل، تجربه و احساسات او بسنجیم و در هر برنامه و طرحی که می ریزیم، آسایش، رشد و نیازهایش را پیش رو نهیم.
به این منظور البته لازم است، اما حتی کافی نیست که کار را به دست زنان بسپریم؛ نشان به این نشان که برخی نمایندگان زن مجلس را داشته ایم که با نگاهی مردانه به میدان آمده، از تعدد زوجات دفاع کرده اند و طبق تحقیقات در موضوع احترام افتراقی، هم زنان و هم مردان، برای مردان احترام بیشتری نسبت به زنان قائل شده اند.
برای دیدن جهان زیسته زنان، هم مردان و هم حتی زنان باید چشم ها را بشویند و جور دیگر بنگرند.
به قلم: دکتر نرمینه معینیان