چهارشنبه سوری از کجا تا به کجا؟!

از سنت زیبای دیروز تا وضعیت فاجعه بار امروز

از سنت زیبای دیروز تا وضعیت فاجعه بار امروز

چهارشنبه سوری، جشنی زیبا و اصیل است؛ سرشار از معناها و کارکردهای اجتماعی و روانشناختی عمیق و لطیف، اما امروزه به جای آن همه زیبایی، چهره ای وحشتناک از انفجار و فاجعه نشسته است؛ فاجعه ای که بیشتر به جنگ می ماند تا به جشن …

پس چگونه باید برای این آسیب جدی، چاره جویی کرد؟
آیا چاره در رد کردن و طرد کامل این جشن سنتی است تا بتوانیم عطایش را به لقایش ببخشیم و از شر آن رها شویم؟ یا همین صورت فاجعه بار را حفظ کنیم و بگذاریم سال به سال آمار تلفات و مصدومین به طور تصاعدی بالا برود؟
آیا راه سومی هم وجود دارد؟ آیا می توان آن آداب ظریف و دلنواز سنتی را، البته با کمی تغییر و به روز کردن، نگه داشت و صورت آسیب زای کنونی را از میان برداشت؟ البته که می‌توان.
برای این کار ابتدا بیایید با هم نظری به صورت اصیل این رسم و زیبایی های آن بیفکنیم، سپس با مرور آسیب ها، به چاره جویی بپردازیم:

چهره اصیل چهارشنبه سوری:

در مورد وجه تسمیه کلمه چهارشنبه سوری می توان گفت این عبارت از دو کلمه ترکیب شده: چهارشنبه و سوری. سوری کلمه ای پهلوی است به معنای سرخ … کلمه سرخ اشاره به عنصر آتش دارد که نماد پاکی، راستی و درستی، اهورامزدا، روشنی و سلامت است و از آنجایی که آتش جز اصلی این مراسم است، این رسم به این نام، نامیده شده است.

این جشن در تاریخ ایران قدمتی طولانی دارد. دلیلی که بر قدمت این رسم آورده اند، در تاریخ بخارا (نوشته نَرشَخی) ذکر شده است.
در کتاب تاریخ بخارا که در حوالی ۳۵۰ هجری نوشته شده، به برگزاری این رسم در سرای منصور بن نوح، پادشاه سامانی اشاره دارد و از این رسم به عنوان رسمی قدیمی یاد می شود.

برای برگزاری این رسم چندین مناسبت تاریخی ذکر کرده اند که سه موردش مشهور است:

۱. چهارشنبه سوری را مصادف با زمانی دانسته اند که در آن روز در حدود ۶۰۰ سال قبل از میلاد، روزی زردشت در آستانه سال نو، بزرگترین حساب گاه شماری جهان را نموده و تاریخ کهن را درست و منظم کرده است و به دلیل اهمیت گاهشماری، آن روز را به این مناسبت جشن گرفته اند و بعدها این روز، به آخرین شب چهارشنبه سال منتقل شده است؛ چرا که در تقویم ایران قدیم، اصلا هفته وجود نداشته، بلکه ماه ها دارای تقسیمات پنج روزه بوده اند و روزهای هفته پس از ورود اعراب به ایران به وجود آمده و بعدها از آنجایی که در فرهنگ اعراب چهارشنبه، روزی نحس به شمار می رفته، برای زدودن نحسی چهارشنبه، این جشن به شب چهارشنبه آخر سال منتقل شده است.

۲. به اعتقاد مردم باستان، فروهرها به مدت ده شبانه روز از جایگاه اصلی و آسمانی خود به شهر و دیار خود فرود آمده و میان بازماندگان زندگی می کنند. از روز بیست و پنجم اسفند ماه تا پنجم فروردین. و بنابراین به استقبال این ارواح جشنی بر پا می شده، بر بام ها آتش می افروختند تا ارواح را به خانه هایشان راهنمایی کنند و خانه ها را قبلا رفت و روب می کردند (یعنی همان خانه تکانی دم عید).
در این روزها بازماندگان، لباس نو تهیه می کردند و در اتاق ها به ویژه اتاق درگذشتگانشان نقل و نبات و شیرینی و میوه و سبزی و گل می گذاشتند، شمع روشن می کردند و چوب های خوشبو در سفره می نهادند  . کدورت ها و دعواها را بر طرف می کردند به‌آن امید که چون روان درگذشتگان به میان آنان آمدند، شاد و راضی باشند و به بازماندگان دعا و برکت عنایت کنند.

۳. ارتباط با قیام مختار

یکی دیگر از حدس هایی که برای چگونگی انتقال جشن سوری به شب چهار شنبه می‌توان زد، ارتباط آن با مختار سردار شیعه عرب است که به خون خواهی شهدای کربلا قیام می کند. مختار پس از واقعه عاشورا و پس از آنکه از زندان آزاد می شود، به خون خواهی شهدای کربلا بر می خیزد. آنگاه برای آنکه مخالف را از موافق تشخیص دهد، فرمان می دهد تا شیعیان راستین آن حضرت بر بام خانه ها آتش بیفروزند. شب آن فرمان مصادف بوده با شب چهار شنبه آخر سال. به این دلیل بوده که از آن پس، مردم ایران، به یاد قیام مختار و شهدای کربلا، در این روز آتش می افروزند.

مراسم و نمادهای جشن چهارشنبه سوری:

این مراسم، از دیر باز در اکثر نقاط ایران مرسوم بوده و دارای بن مایه هایی مشترک است، اما صورت ظاهری این مراسم در هر منطقه ای کم و بیش تفاوت یافته است. بن مایه های اصلی و مشترک این مراسم بخشش، احسان، هدیه دادن، همدلی و گرد آمدن مردم همراه با خیرخواهی برای یکدیگر، شادمانی و آرزوی سلامتی، تندرستی و نیکبختی برای خود و دیگران، به همراه شور و نشاطی ناشی از مخفی بود و سری بودن برخی جنبه های این مراسم است.

در آذربایجان، چهارشنبه های اسفند ماه با عناصر اربعه نامگذاری می شده است که به ترتیب عبارت است: از چهارشنبه باد، خاک، آتش و آب یا چارشنبه آخر.

آنچه به عنوان مراسم و آئین چهارشنبه سوری در نزد آذربایجانی ها رایج است، مربوط به همین چهارشنبه آخر است

مراسم مربوط به چهارشنبه آخر:

۱. در این روز بر پشت بام منازل و یا حیاط خانه‌ها یا محله آتش افروخته می‌شود و اهل منزل با خواندن: «آتیل ماتیل چرشنبه/بختیم آچیل چرشنبه» از روی آن می‌پرند.

۲. پوشاندن لباس نو برای کودکان و بستن حنا به دست و پا و پوشیدن لباس قرمز توسط زنان در برخی مناطق
3. تهیه «چرشنبه یمیشی» (آجیل چهارشنبه سوری) که بعضا به آن آجیل مشکل گشا نیز می گویند و آن را بین مردم پخش می کنند.
4. پختن غذایی خاص نظیر دلمه برگ، آش، رشته پلو و… که بسته به منطقه متفاوت است. این آش را مایه شفا دانسته، قسمتی را به بیمار داده و بقیه را بین فقرا احسان می کنند.

5. رسم قورشاق ساللاماق

«قورشاق ساللاماق» و یا «شال ساللاماق»، نیز از آداب رایجی است که توسط کودکان و نوجوانان و بعضاً جوانان اجرا می‌شود. بدین ترتیب که دستمالی را به انتهای طناب و یا شال و یا پارچه‌های بلند وصل کرده و آن را از منفذ و روزنه‌ای که در سقف خانه‌های قدیمی و روستایی وجود دارد، به داخل خانه‌ها می‌فرستند. صاحب خانه با مشاهده شال و یا قورشاق آویزان، موظف است خوراکی‌هایی نظیر بادام، کشمش، گردو و بعضاً جوراب و پول را به آن ببندد و با گفتن این عبارت که: «چک الله مطلبو ورسین» (بکش که خداوند آرزویت را برآورده سازد) برای افکننده شال، آرزوی خیر کند.

امروزه، معماری جدید، خاصه در مناطق شهری، رخصت برگزاری این رسم را به راحتی نمی‌دهد. اما با تغییر اندکی در ظاهر آن، می توان آن را ادامه داد. صورت دیگری از این رسم به شکل قاشق زنی در برخی مناطق ایران اجرا می شود.
6. پریدن از روی آب
صبح روز چهارشنبه، پیش از طلوع آفتاب و یا همزمان با آن، خانواده‌ها به سر چشمه‌ها و رودها می‌روند. آن‌ها با خواندن این عبارت که: «دیش آغریمی، باش آغریمی، قادامی، بلامی، هامیسین بو سو آپارسین» از روی آب می‌پرند و آروز می‌کنند که «دندان دردم، سردردم، همه بلاهایم را این آب با خودش ببرد».

دختران دم بخت هم کمی از موی سر را قیچی کرده و به آب می‌سپارند که به این رسم، «بخت آچما» (بخت گشایی) گفته می‌شود. زنان نیز چندین بار با قیچی آب را برش می‌زنند تا بدین وسیله نکبت و تنگنای زندگی را بریده باشند. در برخی مناطق، آب را جارو می کنند و خانواده‌ها مقداری از آب چشمه یا رود را با عنوان «چرشنبه سویی» به خانه می برند.

۷. فال گوش
از دیگر رسوم آذربایجان در روز چهارشنبه آخر سال، فال گوش یا نیت کردن است. بدین معنا که برخی اهالی محل، به ویژه دختران و زنان پس از نیت، به سخنان رهگذران گوش می خوابانند و اولین گفتگو را بر اساس نیت خود تعبیر می‌کنند.
8. مراسم «طاباق آپاردی» (طبق کشان) از دیگر رسوم این روز است. بر اساس این رسم از طرف خانواده داماد «مجمعی» یا خوانچه که «خنچا» گفته می‌شود، مشتمل بر هدایایی برای تازه عروس و نزدیکان او فرستاده می‌شود. در برخی از مناطق، «خنچا» همه ساله از طرف خانه پدری به منزل دختر خانواده که عروسی کرده و از خانواده جدا شده است، فرستاده می‌شود و این رسم با فوت پدر یا مادر دختر، بر دوش برادر و یا بزرگ دیگری از فامیل قرار می‌گیرد و ادامه می یابد.

در مناطق روستایی و عشایری، همراه با «خنچا»؛ قوچی رنگ شده و مزین نیز فرستاده می‌شود

استاد شهریار در منظومه «حیدربابا به قسمت هایی از رسم چهارشنبه سوری اشاره می کند:

بایرامیدی، گئجه قوشی اوخوردی

آداخلی قیز، بیگ جورابین توخوردی

هر کس شالین بئر باجادان سوخوردی

آی نه گؤزل قایدادی شال ساللاماق

بیگ شالئنا بایراملئقئن باغلاماق

…….

کارکردهای روان شناختی و جامعه شناختی مراسم چهارشنبه سوری:

همانطور که بیان شد این رسم حاوی عناصری است که از منظر سلامت اجتماعی و روانی مفید و مثبت است …
در طی اجرای مراسم، گرد هم آیی، صلح، دوستی، مودت، رفع کدورت ها، قهر ها و دعواهای کهنه صورت می گیرد، بر انسجام اجتماعی و همدلی افزوده می شود.
مراسم چهار شنبه سوری در حالت اصیل خودش تماما سرشار است از کارکردهای مثبت مانند ایجاد انسجام و وحدت و وفاق اجتماعی، ایجاد شور و نشاط و امید در جامعه، ایجاد محبت و مودت و همدلی و همکاری، تقویت ارزش ها و هنجار های مثبت مانند یاری و محبت و صلح و پاکی که یک به یک به آن می پردازیم:

۱. ایجاد شادی و نشاط (با توجه به اینکه مردم کشور ایران شاد نیستند و طبق آمار ۲۰۲۴، ایران از لحاظ شادی در بین ۱۴۳ کشور، رتبه صدم را دارد، مراسمی که بتواند شادی و نشاط را در مردم تقویت کند بسیار ضروری است

۲. این مراسم (در شیوه اصیل خود) می تواند وحدت ملی را تقویت کند، چرا که در تمام نقاط ایران، با اندک تفاوتی متداول است و همین اشتراک مردم را به یکدیگر پیوند می دهد و اتحاد و وفاق ملی ایجاد می کند. و این اتحاد و وفاق نه تنها با دین اسلام مغایرتی ندارد، بلکه دقیقا هم راستا و همسو با جوهره اسلام است. طبق (آیه۲ سوره مائده) تعاونوا علی ابر و التقوی و لا تعاونوا علی الاثم و العدوان …
با یکدیگر همکاری کنید در جهت نیکی و تقوا و همکاری نکنید در جهت دشمنی و گناه …
صورت اصیل این رسم با این آیه مطابقت دارد … قهر و کینه و دشمنی ها کنار گذاشته می شود و همکاری در جهت صلح و خیر و بخشش صورت می گیرد.
3. انفاق، احسان و هدیه دادن را به شکل های مختلف در این مراسم‌ می بینیم. در پخش کردن آجیل مشکل گشا، در هدایایی که به قاشق زنان یا کسانی که شال افکنده اند داده می شود و در آشی که به فقرا هم داده می شود و در “خنچایی” که راهی خانه عروس می شود.

۴. این مراسم امید را و تاب آوری را در مردم تقویت می کند و جامعه را به سمت مثبت نگری سوق می دهد، چرا که متضمن آرزوی و دعای سلامتی، گشایش بخت، گره گشایی از مشکلات و روان شدن مسیر زندگی است. هنگامی که از روی آتش می پرند می خوانند: زردی من از تو، سرخی تو از من؛ یعنی انسان زردی بیماری و افسردگی را از خود بیرون می افکند و وجودش را بازسازی می کند. همینطور است رسم کوزه شکستن که کمی نمک و ذغال در کوزه می ریزند که نماد تیره روزی و سیاه بختی هستند و با این جمله که درد و بلای من بره توی کوزه و کوزه بره توی کوچه، آن را به بیرون پرتاب می کنند تا شکسته شود …
و یا صبح زود به سر چشمه یا رودخانه می روند و آب رودخانه را با قیچی می برند تا به این ترتیب گشایشی در زندگی پیش آید.

مکتب جدید روانشناسی مثبت گرا که در سال ۲۰۰۰ به وسیله مارتین سلیگمن بنیانگذاری شد توجه خود را بر روی تجربیات مثبت زندگی معطوف کرده و انسان های کهن در فرهنگ ما به طور خود بخودی به آن رسیده و عمل می کرده اند.
هنگام پریدن از آب در صبح چهارشنبه سوری نیز، این اشعار خوانده می شود:
باش آغرئمی، دیش آغرئمی، قادامی، بلامی، وردیم سو آپارسئن

۵. رسم فال گوش، افراد را سوق می دهد که حداقل برای یک روز هم که شده خوب سخن بگویند و سخنان خوب بگویند.

 

وضعیت امروزین مراسم چهارشنبه سوری:

متاسفانه امروزه این رسم، از اصالت خود تهی شده و تبدیل شده است به یک عنصر پر از آسیب. به نظر می رسد چیزی را گم گرده ایم. ما را چه می شود که از اصالت خود، اینقدر دور شده ایم. ای کاش فقط از آن دور می شدیم و فراموش می کردیم، اما گویا در این‌ میان، دچار یک جادوی سیاه شده ایم؛ یعنی به جای سنت های زیبای اصیل خود بدترین چیز ممکن، انفجار های مهیب را نشانده ایم.

اخبار حوادث را در سرتاسر ایران که نگاه می کنم بیشتر به این می ماند که جنگی اتفاق افتاده باشد تا جشنی!! در سال گذشته اخباری از این قبیل فراوان به چشم می خورد:

مردی ۶۰ ساله در اثر صدای انفجار دچار ایست قلبی شد، دو فوتی در فاصله یک ساعت در تبریز، انفجار مواد محترقه در داخل پراید در چهل متری تبریز…. اخبار هولناک، لحظه به لحظه، همچنان از سرتاسر ایران سرازیر می شود …

به گزارش خبرآنلاین (کد خبر ۱۸۸۳۹۱۹)، رئیس سازمان اورژانس کشور آمار مصدومان چهارشنبه‌سوری از ابتدای اسفندماه امسال تا ساعت ۲۴ سه‌شنبه شب ۱۴۰۲ را ۳۲۵۳ نفر و تعداد فوت را ۱۴ نفر اعلام کرد.

شمار مصدومان دارای قطع عضو ، ۱۸۹ نفر؛ آسیب های چشمی، ۷۰ ۱۰ نفر؛ دارای اولین رتبه و سوختگی دارای دومین رتبه با شمار ۹۸۱ نفر قرار دارد.

آمار مصدومین سال به سال به طور تصاعدی افزایش می یابد. آمار ۱۴۰۱ نسبت به سال قبلش ۲۵ درصد افزایش دارد و ۱۴۰۲ نسبت به ۱۴۰۱ ،۷۸ درصد افزایش نشان می دهد.

این حوادث در حالی اتفاق می افتد که در کشور ما قانون منع توزیع، خرید و فروش این مواد وجود دارد:

طبق ماده ۱۲ قانون ‌مجازات قاچاق اسلحه و مهمات و دارندگان سلاح و مهمات غیرمجاز، هر کس به شکل غیرقانونی و غیر‌مجاز موادمحترقه و منفجره را خریداری، نگهداری و حمل کند یا مبادرت به توزیع و فروش آنها کند یا معامله دیگری با آنها انجام دهد به حبس از ۹۱ روز تا ۶ ماه محکوم خواهد شد.

طبق تبصره ماده ۱۲ قانون مذکور، خرید و حمل مواد محترقه غیرمجاز که برای جشن‌ها و مراسم استفاده می‌شود، مستوجب جزای نقدی از ۵۰۰ هزار ریال تا ۱۰ میلیون ریال است.

اما همانطور که گذرگاه های گوشه گوشه ایران گواهی می دهند و چشم های نابینا شده، انگشتان قطع شده،چهره های سوخته و جنین های سقط شده فریاد می زنند اجرای این قانون کاملا مسکوت مانده است.

لذا ،از تک تک نمایندگان محترم مجلس می پرسم چرا سکوت کرده اید؟ مگر مجلس مسئول نظارت بر حسن اجرای قانون نیست؟ چرا قوه قضاییه سکوت می کند و نادیده می گیرد؟ چرا نیروی انتظامی کاری نمی کند؟ چرا قانون مسکوت مانده است؟ چرا بی تفاوتی پیشه کرده ایم؟

نگاهی به کوچه پس کوچه ها و خیابان های شهرهای سرتاسر ایران بیندازید، هیچ محله ای و گذرگاهی نیست که چندین بساط مواد محترقه و منفجره را آشکارا، بی پروا، بی محابا پهن نکرده باشد و مشتریان نوجوان را با صف های طولانی به دام نیفکنده باشند.

ما می بینیم، مسئولین امر لطفا شما هم ببینید و به اجرای قانون بیندیشید.

شاید می ترسیم مردم را محدود کنیم و با احساس عدم آزادی آنها را برنجانیم!!
این فکر چندان هم بی راه نیست، اما بدون چاره هم نیست. چاره کار در ان است که از سویی در مورد خرید و فروش و استفاده از مواد منفجره و محترقه شدت عمل به خرج دهیم و از سوی دیگر بستر اجرای جشن های سنتی را به شیوه ای نیکو و زیبا در محیط های عمومی شهری برای مردم تمهید کنیم. اگر شرایط عینی را برای شادی و اجرای جشن و سرور سنتی برای مردم فراهم آوریم آنها آنقدر عاقل هستند که از بدعتی ناپسند و پرخطر دست بردارند و بر آن پای نفشارند.

«إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ؛
در حقیقت‏ خدا حال قومى را تغییر نمى‏‌دهد تا آنان حال خود را تغییر دهند» (آیه ۱۱ سوره رعد)

به قلم: دکتر نرمینه معینیان

پیام آذربایجان

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

https://payamazarbayjan.ir/?p=11743

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

پربحث ترین ها

تصویر روز:

هیچ محتوایی موجود نیست

پیشنهادی: