در جوامعی که فقر گسترش مییابد، تعداد زیادی از مردم به دلیل مشکلات مالی و نبود فرصتهای برابر، در شرایط سختی زندگی میکنند. در چنین شرایطی، گروهی از افراد ثروتمند یا متمکن وارد عمل میشوند و برای رفع نیازهای فوری این افراد کمک میکنند. اما مشکل اینجاست که کمکها معمولاً به صورت مستقیم، مثل دادن پول، غذا یا لباس، و موقتی انجام میشود و تنها مشکلات آنی را حل میکند. این نوع کمکها نمیتوانند مشکل فقر را از ریشه برطرف کنند یا شکاف اقتصادی را کاهش دهند.
یک ضعف اساسی در این مدل کمک این است که نیازمندان معمولاً در تعیین نوع کمک نقشی ندارند. یعنی خیرین تصمیم میگیرند که چه چیزی به چه کسی داده شود، بدون اینکه نظر و خواست واقعی خود نیازمند مطرح شود. این باعث میشود نیازمندان به جای اینکه خودشان کنترل زندگیشان را در دست بگیرند، فقط گیرنده کمک باقی بمانند. چنین وضعیتی باعث میشود وابستگی به کمکها افزایش پیدا کند و فقر و نابرابری همچنان پابرجا بماند.
امروزه با گسترش شبکههای اجتماعی، برخی خیرین جدید ترجیح میدهند کمکهای خود را به صورت عمومی و رسانهای نشان دهند تا بتوانند توجه و اعتماد بیشتری جلب کنند. اما این شیوه میتواند آسیبزننده باشد، چون ممکن است کرامت افراد نیازمند زیر پا گذاشته شود و آنها به جای اینکه صرفاً کمک دریافت کنند، تبدیل به وسیلهای برای تبلیغات و نمایش شوند. این موضوع نه تنها به نفع نیازمندان نیست، بلکه ممکن است انگیزههای خیرین را به سمت اهداف شخصی یا حتی سیاسی سوق دهد و در نهایت باعث کاهش اعتماد عمومی شود.
از این رو، افزایش تعداد خیرین نباید تنها به معنی افزایش کمکهای موقتی و مستقیم باشد. باید تلاش کنیم که نظام کمکرسانی را به سمت توانمندسازی و ایجاد فرصتهای پایدار برای نیازمندان تغییر دهیم. آموزش مهارتهای حرفهای، فراهم کردن زمینه اشتغال و حمایت از کسبوکارهای کوچک، راههایی هستند که میتوانند به نیازمندان کمک کنند تا به جای وابستگی، استقلال مالی پیدا کنند و شکاف اقتصادی کاهش یابد.
همچنین، شفافیت در نحوه ارائه کمکها و احترام به کرامت انسانی نیازمندان باید از اصول اصلی هر برنامه خیریه باشد. مهم است که نیازمندان خود در تصمیمگیری درباره کمکها مشارکت داشته باشند تا احساس ارزشمندی و کنترل بر زندگیشان پیدا کنند و کمکها بهتر و مؤثرتر باشند.
در نهایت، اگر بخواهیم جامعهای عادلانهتر و سالمتر داشته باشیم، باید سیستمهای خیرخواهی را بازنگری کنیم و از کمکهای صرفاً موقتی و نمایشی فاصله بگیریم. تنها با رویکردی جامع، شفاف و مبتنی بر توانمندسازی میتوان امیدوار بود که شکاف اقتصادی کمتر شود و جامعه به سمت عدالت اجتماعی پیش برود.
در همین راستا، اگر خیرین به دنبال کمک مؤثر و پایدار هستند، میتوانند به جای ارائه کمکهای مستقیم، به فکر ایجاد زمینههای اشتغال برای نیازمندان باشند. برای مثال، اختصاص وامهای کمبهره یا بدون بهره به افراد مستعد اما بیسرمایه، میتواند به آنها کمک کند تا کسبوکاری برای خود راهاندازی کنند و از چرخه فقر خارج شوند. همچنین، حمایت از کارآفرینان و صاحبان مشاغل کوچک برای توسعه کسبوکار و استخدام افراد نیازمند، راهی دوسویه برای تقویت اقتصاد محلی و کاهش بیکاری است. این نوع اقدامات نه تنها از تعطیلی کسبوکارها جلوگیری میکند، بلکه به نیازمندان فرصت میدهد تا با حفظ عزتنفس و کرامت انسانیشان به استقلال مالی و بینیازی برسند؛ و در نتیجه، جامعه نیز به سوی پویایی، تعادل و سلامت بیشتر حرکت کند.
- سه شنبه 29 مهر 1404
- 2:31 ب.ظ
- بدون نظر
- کدخبر:13566
- حوزه: اجتماعی, پروین بابایی, تبریز, نویسنده, یادداشت
خیرخواهی و شکاف طبقاتی؛ زنگ خطری برای جامعه
در سالهای اخیر، تعداد خیرین در شهرهایی مانند تبریز به طور چشمگیری افزایش یافته است. این موضوع در نگاه اول خوشحالکننده است؛ چرا که نشان میدهد افراد بیشتری مایل به کمک به دیگران هستند. اما وقتی این افزایش خیرخواهی همزمان با رشد تعداد افراد نیازمند اتفاق میافتد، باید دقیقتر به این مسئله نگاه کرد. آیا واقعاً حضور بیشتر خیرین به معنای بهبود شرایط اجتماعی است یا نشانهای از بزرگتر شدن شکاف اقتصادی و نابرابری در جامعه؟

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید
لینک کوتاه خبر:
https://payamazarbayjan.ir/?p=13566
پربحث ترین ها
تصویر روز:
هیچ محتوایی موجود نیست