مد، برخلاف ظاهر سبکسر و درخشانش، یکی از تاریکترین صنایع جهان است. مصرف بیوقفه منابع طبیعی، استثمار نیروی کار، آلودگی آب و خاک، و تولید کوههایی از لباسهایی که هرگز پوشیده نمیشوند، از چهره پنهان صنعت فشناند. در دل این بحران ساختاری، مفهومی با عنوان «مد دایرهای» در حال شکلگیری و گسترش است؛ مدی که تلاش میکند چرخه زندگی پوشاک را از الگویی خطی و مصرفمحور، به چرخهای بسته و بازگشتپذیر تبدیل کند.
برخلاف مد سنتی که مسیرش از طراحی به تولید، مصرف و نهایتاً زباله ختم میشود، مد دایرهای بر تداوم این مسیر تأکید دارد: لباسها باید دوام بیاورند، تعمیر شوند، بازطراحی شوند، به دیگران برسند و در نهایت مواد اولیه آنها بازیافت شده و وارد چرخه تولید تازهای شوند. این رویکرد نه فقط پاسخی است به بحران زیستمحیطی، بلکه نوعی بازاندیشی در معنا و اخلاق مصرف نیز هست.
مد دایرهای ما را به این پرسش وامیدارد که آیا لازم است هر بار لباسی نو بخریم؟ آیا «نو» بودن یک ارزش است یا «مفید» و «با دوام» بودن؟ آیا زیبایی الزاماً در نویی و تازگی است یا در ماندگاری و مراقبت؟ این بازاندیشی بهویژه در تقابل با فرهنگ مد سریع (Fast Fashion) اهمیت پیدا میکند؛ فرهنگی که ما را به مصرف بیشتر، با قیمت کمتر و کیفیت پایینتر عادت داده است—بیآنکه بپرسیم چه کسی هزینه واقعی این ارزانی را میپردازد.
در این میان، مفهومهایی چون طراحی مسئولانه، تعمیر، فروش لباسهای دست دوم، برندهای وگان و بدون خشونت (cruelty-free)، و اقتصاد چرخشی در صنعت مد، دیگر موضوعاتی حاشیهای و آلترناتیو نیستند، بلکه بخشی از دغدغه اصلی طراحان، مصرفکنندگان و فعالان اجتماعی شدهاند. برندهایی مانند Patagonia، Eileen Fisher، و Mud Jeans با مدلهای بازگشتپذیر خود نشان دادهاند که میتوان هم زیبا طراحی کرد و هم مسئولانه زیست.
مد دایرهای تنها درباره محیط زیست نیست؛ درباره اخلاق فردی، مصرف آگاهانه، و ساختن جهانی است که در آن «پوشیدن» معادل «دور انداختن» نیست. جهانی که لباسها در آن داستانی بلند دارند، نه فقط عمری کوتاه میان یک ویترین و یک سطل زباله. این رویکرد، مد را از یک صنعت بیرحم و بیوقفه، به حوزهای انسانیتر، پایدارتـر و اخلاقیتر بدل میسازد. شاید مد هیچگاه کاملاً بینقص نباشد، اما مد دایرهای راهی است به سوی مدی که دستکم برای آیندهی زمین، اندکی کمخطرتر است.
به قلم: پروین بابایی