نگاهی جامعه‌شناختی به رواج انواع پروتزهای به‌اصطلاح زیبایی!

رواج گسترده‌ی انواع پروتزها و کالاهای موسوم به زیبایی، امروز به یکی از نگرانی‌های جدی اجتماعی بدل شده است؛ پدیده‌ای که با پشتیبانی نظام سرمایه‌داری و موج‌های مد، نه‌تنها سلیقه و هویت زنان را هدف می‌گیرد، بلکه با ایجاد معیارهای کاذب زیبایی، آنان را به سمت خودفریبی، ناخرسندی از بدن و وابستگی دائمی به کالاهای ظاهرساز سوق می‌دهد.
نگاهی جامعه‌شناختی به رواج انواع پروتزهای به‌اصطلاح زیبایی!

وقتی دنیای سرمایه‌داری کالایی را به بازار عرضه می‌کند و مهر تأیید مد را بر آن می‌زند، عده‌ای با این پیش‌فرض که هرچه مد است، خوب است، چشم‌بسته از آن استقبال می‌کنند. می‌خرند، می‌پوشند و خواه‌ناخواه می‌شود بخشی از بدنشان، زندگی‌شان، هویت‌شان و شخصیت‌شان.

انواع پروتزها و اپل‌ها و سلیکون‌های بالاتنه و مخصوصاً پایین‌تنه امروزه بازار گرمی یافته و در کوچه و خیابان یک‌مرتبه شاهد تغییر آناتومی برخی زنان هستیم!!

حال بیایید عرضه و انتخاب این نوع کالاها را با اشاره به مواردی مانند موارد زیر به چالش بکشیم:

۱- ما زنان باید آن‌قدر برای خود ارزش قائل باشیم که سلیقه‌مان را به دست تاجرانِ به‌اصطلاح زیبایی نسپاریم؛ سوداگرانی که از فلسفه‌ی زیبایی هیچ نمی‌دانند و آسمان را به ریسمان می‌بافند تا فقط جیب‌های خود را پر کنند. آنها گفتمان‌هایی را به نام زیبایی به راه می‌اندازند که فاقد اعتبار مدرسی و علمی بوده و بسیاری اوقات با موازین مورد اجماع فیلسوفان زیبایی کاملاً مغایر است.

ما زنانی که اکنون دیگر به‌عنوان پیشتازان عرصه‌های گوناگون زندگی اجتماعی سرنوشت خود را به دست گرفته‌ایم، باید در مواجهه با گفتمان‌ها، تبلیغات و جاذبه‌های دنیای سرمایه‌داری نیز هوشیار باشیم. توجه کنیم که نظام سرمایه‌داری حقیقتاً به دنبال خدمت به آرمان زیبایی زنان نیست؛ بلکه به بدن زن به‌عنوان جولانگاهی بسیار مهم و ارزشمند برای مانور خود می‌نگرد. مانوری با نام فریبنده‌ی کالاها و خدمات زیبایی، اما در حقیقت فقط برای کسب حداکثر سود برای خود.

۲- وقتی ظاهر آناتومی بدن خود را با استفاده از این کالاها تغییر می‌دهیم، اما در واقع اندام و بدنمان شکل دیگری دارد، خود را و دیگران را فریب می‌دهیم؛ دروغ می‌گوییم. خود را آن‌چنان نشان می‌دهیم که نیستیم.

اولین کسی که از این فریب زیان می‌بیند خود ماییم. وقتی خودمان، به‌دست خودمان بین «منِ واقعی» و «منِ وانمودی» فاصله می‌اندازیم، تلویحاً و به‌طور ناخودآگاه به خود می‌قبولانیم که بدن واقعی‌مان زیبا نیست و برای زیبا به‌نظر رسیدن باید برای یک فریب، یک ظاهرسازی، یک کالا هزینه کنیم؛ هزینه کنیم تا از بدنی که ما را از آن متنفر کرده‌اند بگریزیم.

باید متوجه باشیم دنیای سرمایه‌داری دام خود را گسترده تا به قیمت ایجاد احساس نقص و نفرت از بدنمان، کالاهایش را به ما بفروشد.

۳- این کالاها از کل شخصیت، ظرافت اندیشه، دانش، هنرها و قابلیت‌های یک زن، فقط برخی اندام‌های او را برجسته می‌کند، به رخ می‌کشد، تأکید می‌کند. یک زن را که شریف و عزیز است، به‌عنوان یک موجودیت جسمانی ـ جنسی معرفی می‌کند، منزلت او را به بدنش فرو می‌کاهد، بر هنرهایش سایه می‌افکند و فرصت این را نمی‌دهد که او را به‌عنوان موجودی بزرگوار ببینند. این کالاها زن را به حد بدن تقلیل می‌دهند؛ نقش یک تابلو را بازی می‌کنند که به هر بیننده‌ای اعلام می‌کند:

«من در درجه‌ی اول، یک بدن هستم.»

۴- سازندگان این کالاها، هرچند به صراحت اعتراف نکنند، در پی ایجاد مثلاً نوعی جاذبه‌ی جنسی در زن هستند. بر فرض اگر هم این موضوع تا حدودی درست باشد، باید به‌عنوان یک زن به تمام نیازهای خود توجه کنیم؛ نیاز به فهمیده‌شدن، محترم‌بودن، دوست‌داشته‌شدن، ارج‌نهاده‌شدن و…

به‌هم زدن ظاهری که فقط جاذبه‌ی جنسی ایجاد کند، چه کسانی را به‌سوی ما زنان جذب خواهد کرد؟ از اوباش خیابانی گرفته تا افرادی که اگر هم به‌دنبال ازدواج باشند، آنچه آنها را برانگیخته تنها نیازی فیزیولوژیک است. آیا چنین کسانی می‌توانند مرد زندگی، اعتماد، پایداری، فهم عمیق و وفا باشند؟

۵- طبق موازین فلسفه‌ی زیبایی کلاسیک، تناسب اندام مهم‌ترین معیار زیبایی است. بر این اساس وقتی به‌طور قلابی با کالاها و لباس‌هایی نمود برخی اندام‌ها را عوض کنیم، این تناسب به‌هم می‌خورد. بالا‌تنه به پایین‌تنه نمی‌آید و این می‌شود وصله‌ای ناجور که نه‌تنها زیبا جلوه نمی‌کند، بلکه به‌عنوان یک نمود زشت، بدترکیب و ناهماهنگ چشم را می‌زند.

۶- جامعه‌ای که بر بدن‌بودگی بیش از حد تأکید کند، سرمایه‌گذاری نماید، وقت بگذارد، اهمیت دهد، اوج موفقیت و کمال و پیشرفت را در آراستگی ظاهری خواهد یافت. این رویکرد که اکنون مانند خوره به جان جامعه‌ی ایران افتاده، چون مسکنی‌ست؛ تریاکی‌ست که جامعه را از درون پوک می‌کند، چرا که مردم به‌جای اینکه دنبال پیشرفت، موفقیت، توسعه‌ی جامعه و حل اساسی مشکلات باشند، با ظواهر خود را مشغول می‌کنند تا به‌جای تلاشی جدی برای درمان، دردهایشان را فراموش کنند.

۷- اگر سکان کشتی وجود خود را به دست سرمایه‌داری بسپاریم، این ناخدای نافرهیخته هیچ ثبات، هدف و مقصدی را برای ما تضمین نمی‌کند. دنیای مد، طرح‌ها و رقابت‌های زیبایی روزبه‌روز تغییر می‌کند. ماه‌به‌ماه شاهد عوض‌شدن روش‌ها و فرم‌ها هستیم. یک روز لاغری، روز دیگر چاقیِ موضعی؛ یک روز موی رنگ‌کرده، روز دیگر موی سفید؛ یک روز گونه‌ی لاغر، روز دیگر گونه‌ی بسیار برجسته مد می‌شود. و تا بیاییم با یک فرم انتخابی خودمان را تطبیق بدهیم، مدِ آن فرم دود شده و به هوا رفته است. و اگر در گرداب این فریب خود را گرفتار کنیم، در بی‌ثباتی دنیای مد مدام دچار سرگشتگی و هراس از به‌روز نبودن، دِمُده‌ شدن و مدرن به‌نظر نرسیدن خواهیم شد؛ ولذا هر روز باید با صرف کلی وقت و هزینه، به‌دنبال هیچ و پوچ بدویم تا از قافله عقب نمانیم.

این همان آرزوی دنیای سرمایه‌داری‌ست که ما را نسبت به گفتمان‌های خود راغب، حساس و حتی دچار وسواس و اعتیاد کند تا بتواند تداوم مشتریانش را تضمین نماید.

در پایان باید بگویم این سخنان به معنای مبارزه با طلب زیبایی در زنان نیست. جست‌وجوی زیبایی نیاز فطری انسان است و نشانگر کمال و ظرافت وجودی او؛ بلکه غرض به چالش‌کشیدن گفتمان‌های نظام سرمایه‌داری‌ست که معنای زیبایی را به نفع خود مصادره می‌کنند.

به قلم: دکتر نرمینه معینیان

پیام آذربایجان

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

https://payamazarbayjan.ir/?p=13995

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

پربحث ترین ها

تصویر روز:

هیچ محتوایی موجود نیست

پیشنهادی: