در جهان امروز، فناوری دیجیتال و ابزارهای هوشمند، به شکل شگفتانگیزی در بافت خانوادهها تنیده شدهاند و مرزهای سنتی خانه و مدرسه را دگرگون ساختهاند. سبک زندگی دیجیتال خانواده، مفهومی فراتر از داشتن چند ابزار هوشمند است؛ این سبک، تمامی رفتارها و عادتهایی را در بر میگیرد که اعضای خانواده روزانه با آن سروکار دارند؛ از زمان صرفشده در شبکههای اجتماعی گرفته تا میزان مشارکت والدین در دنیای آنلاین فرزندانشان، از کیفیت گفتوگوها درباره محتواهای آموزشی و سرگرمی تا میزان آگاهی و سواد رسانهای جمعی خانواده.
از نگاه پژوهشی، این شرایط میتواند هم بستری برای رشد تحصیلی باشد و هم عاملی برای افت عملکرد دانشآموز. اینترنت و ابزارهای دیجیتال، دسترسی به منابع آموزشی را ساده و دلپذیر کردهاند و امکان یادگیری تعاملی و تجربه فعالیتهای پژوهشی یا حل مسئله در فضای مجازی، نوعی جسارت و کنجکاوی را در ذهن دانشآموزان تقویت میکند. بچهها با کمک فناوری، میتوانند پروژههای مشترک انجام دهند، پرسشهای خود را شفافتر مطرح کنند و با معلمان و همسالانشان ارتباط فعالتری برقرار سازند. با این حال، این نیمهروشن دنیای دیجیتال، تنها روی سکه نیست. اگر خانوادهها در مدیریت دیجیتال خود سهلانگار باشند، آسیبهایی نفسگیر در کمین فرزندان خواهد بود؛ از اعتیاد به بازیها و سرگرمیهای بیپایان تا افت تمرکز، بینظمی خواب، کاهش زمان مطالعه و حتی انسدادهای عاطفی و اجتماعی. تحرک کمتر، مشکلات جسمانی همچون ضعف بینایی و حتی آسیبهای روانی از جمله اضطراب و افسردگی پنهان میتواند دانشآموزان را گرفتار کند.
آنچه مشخص است، تأثیر سبک زندگی دیجیتال خانواده بر پیشرفت یا افت تحصیلی دانشآموزان، تابعی از نحوه مدیریت والدین، سطح سواد رسانهای و مهارت گفتوگو در خانه است. وقتی پدر و مادر با تعیین قوانین شفاف برای استفاده از ابزار دیجیتال، همراه با مشارکت فعال در تجربههای آنلاین فرزندان، فضای مطمئن و هدفمندی ایجاد میکنند، دانشآموز نتیجه آن را در سطح خودتنظیمی، انگیزه و حتی شادی یادگیری میبیند. کودکانی که صرفاً در دنیای بدون مرز تکنولوژی رها میشوند، نه تنها نمراتشان در معرض افت است، بلکه با مشکلات رفتاری، هیجانی و حتی سردرگمی درباره صحت اطلاعات هم دست به گریباناند.
یافتههای مطالعات متعدد در ایران و جهان، بر همین نکته تأکید دارد که نوع تعامل خانواده با فناوری، سرنوشت تحصیلی بچهها را رقم میزند. در این میان، گفتگو درباره تجربههای دیجیتال، تعیین زمان معقول برای استفاده از اینترنت و ابزارهای هوشمند، تشویق به پروژههای آموزشی و الگوسازی توسط خود والدین، از جمله راهکارهای ساده اما کلیدی است. به تعبیر دیگر، سبک زندگی دیجیتال خانواده همانقدر که میتواند پلهای برای پیشرفت تحصیلی باشد، اگر با ناآگاهی یا بیبرنامگی همراه شود، به دامگاهی برای افت و آسیب بدل خواهد شد. پاسخ به نیازهای آموزشی و عاطفی دانشآموزان در عصر دیجیتال، بدون توجه جدی به نقش خانواده در مدیریت این فضا، کامل نخواهد بود.
به قلم: نسرین بابایی