نیسگیل تیکه، عبارتیست متعلق به سنتی حسنه در میان ترکان. این عبارت که معادلی در زبان فارسی ندارد، به معنای یک خوراکی یا تحفهای بسیار مطلوب و ارزشمند است که هدیه دهنده، با دلی سرشار از محبت، برخورداری از آن را برای عزیز خود، آرزو کرده است.
“نیسگیل تیکه” محدود به موارد خاصی نیست، اما احساسی مشترک در آن موج میزند. با یک مثال میتوان آن را چنین شرح داد:
دوستی یا فامیلی دارید که باغچهای کوچک با درختان میوهی محدود، یا حتی تک درختی در حیاط کوچک خانه دارد. در طول سال آن چند درخت، یا تک درخت را به جان پرورده، از آفت محافظت کرده، آب و کودش داده و چون فرزندی نازنین مراقبش بوده. حال که وقت میوه دادنش میشود، آن میوهها برای او بسیار عزیزند، عزیزتر از آنکه با معیارهای ریالی بتوان قدر و قیمتش را برآورد کرد. ثمرهی عمر اویند، تبلور احساسات و آرزوهایش.
حال آن دوست یا خویشاوند صمیمی شما، روزی درِ خانهی شما را میزند و با جعبهای میوه (کوچک یا بزرگ فرقی نمیکند) یا حتی چند دانه میوهی دستچین، چنین “نیسگسل تیکه”ای را به شما تحفه میدهد. نه به خاطر اینکه به لحاظ مادی، نیازی از شما را بر طرف کند، بلکه به خاطر ارزشی والاتر.
او میخواهد به نشانهی ابراز محبتی والا، شما را در عزیزترین و ذیقیمتترین دستاورد خود سهیم کند و اینجا این “نیسگیل تیکه” دیگر یک جعبه یا چند دانه میوه نیست، بلکه ابراز محبتی بسیار ژرف، خالص و صمیمانه است که با هیچ ترازوی مادی قابل سنجش نیست. معنویتی است در سیمای مادیت، به یک غزل پر احساس میماند که به شما میگوید: در دل و یاد عزیزی زندهاید، لایق دوست داشتن و محبتید، لایق عزیزترین ثمرهای که انسانی با دستها و دل خود پرورده.
و اینجاست که میوهها هر یک چراغی میشوند که نور امید را در دل میافروزند و اصلاً قابل مقایسه نیستند با یک جعبه میوه که بتوان آن را از سر بازار خرید.
مثالهای فراوان دیگری نیز میتوان افزود که هر یک حال و هوای خود را دارند. مثلاً غذایی که به وسیلهی بانویی، با به کار بردن هنر، ظرافت و چم و خمهای آشپزی، با صبر، حوصله، وقت گذاشتن و محبت تهیه شده و به عنوان “نیسگیل تیکه” به شما تقدیم میشود هم، همین جوهرهی ذاتی را در خود دارد.
و چه نیکوست که این سنتهای حسنه هنوز در قلب تپندهی فرهنگ ما زنده و جاریاند.
به قلم: دکتر نرمینه معینیان
