قلعه مانداگارانای آذربایجان در آستانه نابودی

قلعه تاریخی موسوم به «مانداگارانا» واقع در محله یالدور مرند که از اواخر حکومت قاجار و پهلوی اول با کاوش های باستان شناسان خارجی و داخلی به عنوان یکی از نشانه های تمدنی و سکونتگاهی بشریت شناخته شده، متعلق به هزاره چهارم قبل از میلاد است. این اثر ارزشمند تاریخی ایران به حال خود رها شده و به محل اتراق معتادان، بازی کودکان و مکانی برای مسابقه موتورسوران و دوچرخه سواران درآمده است.
قلعه مانداگارانای آذربایجان در آستانه نابودی

قلعه تاریخی موسوم به «مانداگارانا» واقع در محله یالدور مرند که از اواخر حکومت قاجار و پهلوی اول با کاوش های باستان شناسان خارجی و داخلی به عنوان یکی از نشانه های تمدنی و سکونتگاهی بشریت شناخته شده، متعلق به هزاره چهارم قبل از میلاد است. تحقیقات میدانی کارشناسان وقت میراث فرهنگی در دوره پهلوی نشان می دهد یکی از نشانه های تمدنی دنیا و ایران در سرزمین آتروپاتان یا آذربایجان در شرق شهر کنونی مرند واقع شده که اهمیت این منطقه تاریخی کارشناسان وزارت خانه های وقت اطلاعات و جهانگردی، و فرهنگ و هنر را بر آن داشت که در سال ۱۳۴۶ پرونده کارشناسی آن را مفتوح، تکمیل و ثبت ملی کنند. این قلعـه در هزاره چهارم قبل از میلاد یعنی ۶۰۰۰ سال پیش بنا گردیده است. ولادیمیر مینورسکی این قلعه را از نوع قلعه‌های خشتی (اورارتویی) می داند که در حمله سارگون دوم پادشاه آشور تخریب شده است.
ویلیامز جکسون امریکائی نیز قلعه مرند را باقیمانده یکی از آتشکده‌های دوره ساسانی می‌شمارد و می‌گوید که مرند روزگاری در عهد ساسانیان پایتخت شهرستان «واسپورگان» بوده است. جالب اینکه تاریخ‌شناسان بزرگی همچون هرودوت، گرنفون و بطلمیوس در ۲۲۰۰ سال پیش، از مرند با نام مانداگارانا یاد کرده‌اند. بنابراین، به‌نظر می‌رسد مرند نام خود را از آتشکده‌ مانداگارنا یا مانداگارانا گرفته باشد. حدود ۱۰۰ سال پیش ویلیامز جکسون، باستان‌شناس و جهانگرد آمریکایی از تپه‌ آتشکده‌ای یاد کرد و گفت که مرند در دوره‌ ساسانیان رونق فراوانی داشته و پایتخت واسپورگان بوده است. وجود بقایای آتشکده در تپه‌ خاکستری تاییدی بر این نظر محسوب می‌شود.
در سفر اخیر نگارنده این سطور به مرند متاسفانه این اثر ارزشمند تاریخی ایران به حال خود رها شده و به محل اتراق معتادان، بازی کودکان و مکانی برای مسابقه موتورسوران و دوچرخه سواران درآمده است و گردشگران ایرانی و خارجی از کوچه های اطراف نظاره گر تخریب و فرسایش این اثر کم نظیر تاریخی هستند و زباله و… دور تا دور آن را آلوده ساخته و صحنه مشمیز کننده و چشم آزاری ایجاد شده و کودکان با تجمع برای تفریح همراه با تخریب کودکانه بر استهلاک و فرسودگی آن می افزایند و از حافظان و راهنمایان میراث و شهرداری هم خبری نیست. بقایای این اثر تاریخی می تواند در صورت مرمت و بازسازی و اقدامات متناسب مرتبط با نگهداری از آن و گشودن به روی گردشگران ایرانی و خارجی برای معرفی پیشینه های ماندگار این سرزمین مقاومت در مقابل اشغالگران روس و عثمانی از جمله آثار درخور توجه و اهمیت محسوب شود با این وصف، به یاد فیلم مستندی افتادم که سنگ لعاب زده ای را در فرانسه نشان می‌داد که ۲۵۰ سال پیش ناپلئون بناپارت با معشوقه اش نشسته و چایی می خورد و اکنون به محل بازدید توریست های ملل تبدیل شده است، و در جذب ۱۰۰ میلیون گردشگر به فرانسه ۶۳ میلیون نفری و کسب درآمدهای سرشار، نقش دارد. ضمنا طبق اطلاع این محله زادگاه شادروان مرحوم دکتر رفیعیان از منادیان علم و معرفت دیار ماست. واقعا دریغ از اندکی احساس مسئولیت مدیران ادارات ذی ربط نسبت به ارزشمندترین سرمایه های تاریخی این شهرستان پر آوازه، فرهنگی و تاریخی آیا روزی روزگاری مسئولینی پیدا خواهد شد که به تاریخ و ارزشمندترین هستی معنوی جامعه و داشته های باشکوه گذشته آنچنان که باید ارج نهد؟؟؟ و مساعی و کوشش مستحسن درخور اهمیت تاریخی آن انجام دهد تا نام نیکی از خود به یادگار گذارد؟ انشاء الله که به زودی چنین مسئولی یا متولیان محترم و آگاه را ملاقات و دریابیم بمنه وکرمه!!؟؟؟
به قلم: محمد فرج‌پور باسمنجی

پیام آذربایجان

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

https://payamazarbayjan.ir/?p=11759

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

پربحث ترین ها

تصویر روز:

هیچ محتوایی موجود نیست

پیشنهادی: