تا ساعت ۲و ۳۰ دقیقه نیمه شب صدای انفجار های مهیب، آسایش همگان را سلب کرد و صبح این خبرها به گوشمان رسید:
طبق گزارش خبرگزاری تسنیم، آمار مصدومین چهارشنبه سوری تا ساعت ۲ بامداد ۲۹ اسفند ۱۴۰۳ به ۵۵۶۸ نفر رسید که به تفکیک عبارت است از ۳۳۸ قطع عضو، ۱۵۵۷ مورد آسیب چشم، ۱۵۳۱ مورد سوختگی و ۱۹ مورد مرگ. و به اینها اضافه کنید ساختمان ها و اتومبیل های سوخته، ۱۴ دستگاه آمبولانس آسیب دیده و موارد بسیاری که گزارش نشده اند؛ مانند سقط جنین ها، آسیب های شنوایی و …
تهران با ۱۰۴۹ آسیب در رتبه اول و آذربایجان شرقی با ۸۶۶ آسیب در رتبه دوم قرار دارد.
بعضی خبرها را هم از مردم شنیدیم از جمله: سطل زباله را در مجاورت پالادیوم رشدیه آتش زدند و اتومبیلی دچار حریق شد!!
شاهد بودیم خانواده هایی را که به کودکان و نوجوانانشان اجازه می دهند و حتی آنها را همراهی می کنند که از مواد منفجره و محترقه در شب عید استفاده کنند. آنها باید بدانند هم در حق فرزندانشان ستم می کنند و هم در حق دیگران. کمترین آسیب این مواد آسیب به دستگاه شنوایی عزیزان خودشان است. آنها با این کار، جان فرزندان خود و دیگران را به خطر می اندازند، آسایش مردم را سلب می کنند و محیط را به اغتشاش و بی نظمی می کشانند.
شرط عقلانیت آن است کاری کنیم که سود آن از زیانش بیشتر باشد. لکن این همه تاوان می دهیم، این همه زیان می بینیم در قبال کدام سود؟ چه سودی برای ما دارد انفجار، تخریب، ویرانی؟
اما جیب های کشورهای تولید کننده و دست های واسطه خوب پر می شود. ما هزینه می دهیم؛ چشمان فرزندانمان کور، اعضای بدنشان قطع میشود، اندام هایشان می سوزد تا جیب های کارخانه دارهای کشورهای بیگانه پر شود!!
چرا دمی به خود نمی آییم؟ چرا به معرکه ای وارد می شویم که هیچ و هیچ سودی برایمان ندارد و سراسر آسیب است و تشویش و اضطراب و خسارت و ویرانی؟ ما را چه می شود که ملتمان تصمیم به خودکشی می گیرد و دولت نیز ساکت نشسته نظاره گری می کند؟ چرا چاره جویی نمی کنیم؟ آیا میتوان این مراسم را به شیوه نیمه سنتی برگزار کرد، شاد بود، جشن گرفت بدون آشوب و خسارت؟
البته که می توان و به آسانی میتوان؛ چنانکه قرن ها این آیین ها در بین مردم ایران به لطافت، نرمی، زیبایی و شادی آراسته بوده است. باور کنیم که انفجار اصلا جزو مراسم چهارشنبه سوری نبوده، بلکه بدعتی فریبکارانه است که سرمایه داران کارخانه های تولید کننده و دست های واسطه برای منفعت خود به خورد باورهای ما داده اند.
لطفا دست روی دست نگذاریم. هر یک از ما مسئولیم، اگر سکوت کنیم و چشمان کودکی دوباره نابینا شود، تن نوجوانی دوباره بسوزد، انگشتان فرزندی دوباره قطع شود. پارسال چهارده جسد، امسال نوزده جسد و سال بعد بیشتر روی دست دلمان، جانمان، وجدانمان بماند.
بیایید کمپین نه به انفجار، آری به جشن چهارشنبه سوری راه بیندازیم، تا بلکه سال بعد بتوانیم بدون تلفات، بدون خسارت در کنار هم فقط و فقط شادی کنیم.
به قلم: دکتر نرمینه معینیان