روز جهانی معلولین هم گذشت، هیچ صدایتان درنیامد

جناب اقای دکتر میدری: روزجهانی معلولین هم گذشت، هیچ صدایتان در نیامد. خبری از حال این قشر خلاق و بی توقع دارید؟!
روز جهانی معلولین هم گذشت، هیچ صدایتان درنیامد

اینجانب فردی دارای معلولیت شدید جسمی‌ـ‌حرکتی و نویسنده هستم. سی سالی می‌شود که در بهزیستی پرونده دارم. از آنجایی که بیشتر ما معلولین جسمی‌ـ‌حرکتی فعال و اجتماعی هستیم، به‌ویژه معلولان فرهنگی، سعی می‌کنیم با کار و تلاش، عمده نیازهای درمانی و شخصی را خودمان تأمین کنیم. اما به‌خاطر بی‌کیفیتی و توزیع غیر اصولی تجهیزات کمک‌تَوان‌بخشی و نیازهای درمانی سرسام‌آور، زندگی‌مان روزبه‌روز دشوارتر می‌شود. خدمات سازمان بهزیستی تا سال ۹۰ اگرچه قابل قبول نبود، اما خیلی بهتر از امروز بود. به معلولان فعالِ فرهنگی بیشتر توجه می‌شد و ارائه خدمات تقریباً متناسب‌تر از امروز بود. امروزه مددجو از نظر سازمان بهزیستی، مزاحم و بار اضافی محسوب می‌شود؛ انگار که این سازمان حوزه‌ی فعالیتش هر کاری هست جز رسیدگی به مشکلات معلولان.

بنده به‌عنوان یک نویسنده، بارها از طرف سازمان‌های مختلف فرهنگی‌ـ‌هنری، کتابخانه‌های مرکزی و غیره تقدیر شده‌ام، ولی سازمان بهزیستی هیچ‌گونه حمایتی نکرده و حتی به جرات می‌توانم بگویم که بهزیستی تنها نهادی است که مددجو آن‌جا احساس حقارت می‌کند چون مددجو را راحت تحقیر می‌کنند. به وقت و زندگی مددجو هیچ ارزشی قائل نیستند. جناب دکتر، این‌ها برای منِ فرهنگی شاید کم‌اهمیت باشد، اما برای یک مددجوی عادی حقیقتاً زجرآور و سخت است.

به‌عنوان یک معلول، حقیقت بسیار تلخی را به عرض می‌رسانم:

۱. ادارات و مراکز بهزیستی شهر تبریز، به‌ویژه مرکز شهرستان تبریز واقع در سلیمان‌خاطر، از نظر مناسب‌سازی در وضعیت افتضاح و غیرقابل قبول قرار دارد. حیاط اداره پر از سراشیبی‌های مختلف است و آسانسور این اداره سال‌هاست که قطع می‌باشد و مددجو برای پرسیدن یک سؤال باید کل سراشیبی و سربالایی حیاط را طی کند؛ تازه آن هم اگر مسئول یا کارمند مربوطه‌ای حضور داشته باشد و اگر حضور داشت، راهنمایی مناسب انجام بدهد. دقیقاً چند قدم جلوتر از درب ورودی و خروجی برای پرسنل پله تعبیه شده که راحت باشند، اما معلول باید مسافتی طولانی و خاکی را با ویلچر یا عصا طی کند تا برسد به جلوی همان درب که پله‌ها مانع ورود راحت شده‌اند. به خودشان زحمت نداده‌اند که کنار پله، رَمپی هم برای مددجو قرار بدهند. بنابراین بهزیستی تنها اداره‌ای است که رفت‌وآمد مددجو به آن‌جا زجرآور است. سال‌هاست که تلفن اتاق‌ها قطع است؛ اگر هم دایر باشد کسی پاسخ‌گو نیست و مددجو باید به‌خاطر یک مورد ساده، با عذاب و اذیت و هزینه کلان ایاب‌وذهاب، حضوری مراجعه کند و آن‌هم هرگز موفق نمی‌شود چون به‌ندرت می‌شود کارمند یا مسئول مرتبط را پیدا کرد.

۲. نقطه دوم: تجهیزات کمک‌تَوان‌بخشی است؛ از جمله ویلچر، تشک مواج، تشک ضد زخم بستر و… . این تجهیزات بسیار بی‌کیفیت هستند، مخصوصاً برای معلولان فعال کاملاً غیرقابل استفاده و غیرقابل اعتماد هستند چون امکان شکستن ویلچر در وسط خیابان، پنچر شدن تشک ویلچر و غیره بسیار بالاست. و نحوه واگذاری و تخصیص این تجهیزات برای مددجویان هم کاملاً غیر اصولی و غیر استاندارد است و هیچ‌گونه دقت و بررسی در مورد نیاز مددجو انجام نمی‌شود و با همان روش سنتی، هر چند سال یک‌بار برای مددجو اختصاص داده می‌شود بدون اینکه نیاز و شرایط مددجو بررسی شود. به این صورت که اختصاص این تجهیزات برای مددجوی فعال، جوان، دانش‌آموز یا دانشجو با یک مددجوی سالمند خانه‌نشین، همه به یک شکل انجام می‌شود؛ تازه آن‌هم اگر کسی «پارتی بزرگی» داشته باشد. درحالی‌که طبیعتاً یک معلول دانشجو یا شاغل خیلی بیشتر از یک سالمند از ویلچر و… استفاده می‌کند.

۳. نقطه سوم: چرا برای مددجویان کمک‌هزینه درمانی اختصاص داده نمی‌شود؟! به‌جز هزینه اندک بیمارستانی که آن‌هم عموماً معلولانی که بیمه دارند، اندک هزینه بیمارستان را هم خودشان پرداخت می‌کنند. مشکل بسیار بزرگ معلولانی که با زخم بستر مواجه می‌شوند، تأمین هزینه‌های سنگین درمانی است. بهزیستی هیچ‌گونه کمکی نمی‌کند و به هیچ عنوان درمان‌های نوین زخم بستر (مثل وکیوم‌تراپی و پانسمان مدرن زخم بستر) را در برنامه کمک درمانی خود تعریف نمی‌کند! بسیاری از مددجویان جسمی‌ـ‌حرکتی با مشکل زخم بستر دست‌وپنجه نرم می‌کنند و بهزیستی در این زمینه هیچ کمکی نمی‌کند.

۴. نکته بعدی ضعف مدیریت است. مدیریت استان‌ها تمام تلاش‌شان را می‌کنند تا با کم کردن میزان بودجه، نظر مثبت وزارت را به‌خود جلب کنند؛ این یعنی ظلم به مددجو که در نهایت منجر به انفجار فریاد مددجو خواهد شد.

جناب دکتر، مددجو به‌خاطر صرفه‌جویی در مصرف ایزی‌لایف آب نمی‌خورد!

عمق فاجعه را متوجه هستید؟!

مددجو گاز استریل نشده را چندین بار شسته و دوباره استفاده می‌کند. این یعنی فاجعه!

مددجو به‌خاطر بی‌کیفیتی ویلچر نمی‌تواند بیرون از خانه فعالیت کند و هر روز لاغرتر و ضعیف‌تر می‌شود! این یعنی فاجعه.

چرا معلولین را نمی‌بینید؟!!!!!!!

پیام آذربایجان

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

https://payamazarbayjan.ir/?p=14158

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

پربحث ترین ها

تصویر روز:

هیچ محتوایی موجود نیست

پیشنهادی: