۱۸ آذر یادآور مردی است که آینده آموزش ایران را از تاریکی جهل به روشنایی دانش کشاند. حسن رشدیه، زاده ۱۳ تیر ۱۲۳۰ در تبریز، یکی از مهمترین چهرههای فرهنگساز ایران است؛ شخصیتی که از او با عنوان «پدر فرهنگ جدید ایران» یاد میکنند، چرا که نخستین مدارس نوین را در تبریز و سپس تهران بنیاد نهاد و شیوه آموزشی تازهای را وارد جامعه کرد.
رشدیه پس از فراگیری علوم مقدماتی در زادگاهش، تصمیم داشت برای ادامه تحصیل به نجف برود، اما سرنوشت او را به مسیری دیگر کشاند. خواندن مقالهای در روزنامه «ثریا»—که در آن نوشته شده بود از هر هزار ایرانی، تنها ده نفر باسوادند—چنان او را تکان داد که مسیر علمیاش را تغییر داد. سفر به نجف را کنار گذاشت و برای یادگیری شیوههای نو آموزش به بیروت رفت. او در دارالمعلمین بیروت با روشهای تازه تدریس آشنا شد و همانجا بود که جرقه انقلاب آموزشی در ذهنش زده شد.
در سال ۱۲۶۱ برای مطالعه مدارس نوین استانبول به آن شهر رفت و در همان دوره «الفبای صوتی» را طراحی کرد؛ شیوهای تحولآفرین که جایگزین روشهای سنتی و دشوار آموزش الفبا شد. این روش بعدها پایه اصلی مدارس جدید ایران و بسیاری از کشورهای همزبان شد.
رشدیه در سال ۱۲۶۲ نخستین مدرسه نوین ویژه کودکان قفقاز را بنیان گذاشت و چهار سال بعد، در محله ششگلان تبریز نخستین مدرسه جدید ایران را تأسیس کرد. اما تلاشهای او با مخالفتها، تهمتها و هجوم تنگنظران روبهرو شد. مدرسهاش بارها بسته شد و حتی هنگامی که مسجد شیخالاسلام را—با اجازه علمای نجف—به مدرسه تبدیل کرد، آنجا نیز هدف حمله قرار گرفت. یکی از شاگردانش در این حمله جان باخت و خود رشدیه زخمی شد و ناچار به ترک وطن گردید.
با این حال، او هرگز از پا ننشست. با روی کار آمدن میرزا علی امینالدوله، والی روشنفکر آذربایجان، رشدیه دوباره به تبریز فراخوانده شد و مدرسهای بزرگ تأسیس کرد. او ۶۰ دانشآموز را با لباس یکسان آموزش داد، اما با برکناری امینالدوله، بار دیگر مدرسه او مورد یورش قرار گرفت و به آتش کشیده شد. رشدیه با وجود اینهمه سختی، همچنان دانستههایش را در قالب کتاب و مقاله منتشر کرد و در زمینه روزنامهنگاری نیز فعال بود. او روزنامههای «مکتب» و «طهران» را منتشر میکرد و مجموعاً ۲۷ جلد کتاب از او به یادگار مانده است؛ آثاری همچون «بدایهالتعلیم»، «هدایهالتعلیم»، «نهایهالتعلیم»، «تحفهالصبیان»، «صد درس» و «تنبیهالغافلین».
در سالهای پایانی عمر، برای دور ماندن از دشمنیها به قم رفت و همانجا در ۱۸ آذر ۱۳۲۳ چشم از جهان فروبست. وصیت او، بازتابی از روح بزرگ و عشق بیپایانش به آموزش بود:
«مرا در جایی به خاک بسپارید که هر روز شاگردان مدارس از روی گورم بگذرند و روحم شاد شود.»
امروز، یاد حسن رشدیه نه تنها یاد مردی است که مدرسه ساخت، بلکه یاد کسی است که مفهوم آموزش را در ایران نو کرد؛ مردی که باور داشت صدای خواندن کودک، زیباترین سرودِ این سرزمین است.
